پارت: 18
پارت: 18
«روشنایی پس از تاریکی»
Part:18
"Light After Darkness"
شم چک کردم اف بود این دختر چش شده؟
کوک:(از ازدواج لونا تا حریاد خودکشی شو تعریف کرد براشون)
نامجون: هی پسر تو باهاش چیکار کردی
جین: اون (منظورش لوناعه) نابود شده
هوسوک: کوک باید از لونا معدرت خواهی کنی تو اونو شکستی!
جیمین: پسرا سرزنشش نکنیدفعلا باید بزرگ ترین مشکلمون رو حل کنیم باید مورالیز رو از بین ببریم
ویو لونا:
رفتم بیرون هوا بخورم رفتم جاهی تاریک سئول تو تنهایی خودم باشم (چهل دقیقه بعد)
خواستم برگردم با اولین قدم چیزی ندیدم جز سیاهی
ویو کوک:
میخواستم از عمارت ته شون برم بیرون جین دستمو گرقت گفت: پسر مراقب خودت باش به خودت اسیب نزن اون عاشقته تو هم عاشقشی هیچ حصار و دیواری بین شما دو تا نیست!
یهو حواسم رفت جای گوشیم برام پیام اومده بود دیدم ناشناسه یه ویدئو برام فرستاده بود زیر نوشته بود: ببین عشقه ت پیش منه بنظرت جناب جئون اگه بکشمش چه اتفاقی برات میوفته؟
ویو نویسنده:
کوک: مییییکشمت عووووضی(داااااااد)
نامجون: اروم باش کوک ما جلوشو میگیریم(همه پسرا سرشون تو گوشیه کوک بوده)(چه فضولید شماها)(نامجون: تو خفه شو فیکتو بنویس)(باشه باشه)
جیمین: حق با نامجونه کوک ما جلوشو میکیریم هیچ کاری نمیتونه بکنه!
تهیونگ: پسر نگران نباش بجای اینکه گریه کنی براش بیا نقشه بکشیم چجوری شکستش بدیم!
کوک: چجوری نگران نباشم
«روشنایی پس از تاریکی»
Part:18
"Light After Darkness"
شم چک کردم اف بود این دختر چش شده؟
کوک:(از ازدواج لونا تا حریاد خودکشی شو تعریف کرد براشون)
نامجون: هی پسر تو باهاش چیکار کردی
جین: اون (منظورش لوناعه) نابود شده
هوسوک: کوک باید از لونا معدرت خواهی کنی تو اونو شکستی!
جیمین: پسرا سرزنشش نکنیدفعلا باید بزرگ ترین مشکلمون رو حل کنیم باید مورالیز رو از بین ببریم
ویو لونا:
رفتم بیرون هوا بخورم رفتم جاهی تاریک سئول تو تنهایی خودم باشم (چهل دقیقه بعد)
خواستم برگردم با اولین قدم چیزی ندیدم جز سیاهی
ویو کوک:
میخواستم از عمارت ته شون برم بیرون جین دستمو گرقت گفت: پسر مراقب خودت باش به خودت اسیب نزن اون عاشقته تو هم عاشقشی هیچ حصار و دیواری بین شما دو تا نیست!
یهو حواسم رفت جای گوشیم برام پیام اومده بود دیدم ناشناسه یه ویدئو برام فرستاده بود زیر نوشته بود: ببین عشقه ت پیش منه بنظرت جناب جئون اگه بکشمش چه اتفاقی برات میوفته؟
ویو نویسنده:
کوک: مییییکشمت عووووضی(داااااااد)
نامجون: اروم باش کوک ما جلوشو میگیریم(همه پسرا سرشون تو گوشیه کوک بوده)(چه فضولید شماها)(نامجون: تو خفه شو فیکتو بنویس)(باشه باشه)
جیمین: حق با نامجونه کوک ما جلوشو میکیریم هیچ کاری نمیتونه بکنه!
تهیونگ: پسر نگران نباش بجای اینکه گریه کنی براش بیا نقشه بکشیم چجوری شکستش بدیم!
کوک: چجوری نگران نباشم
۲.۶k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.