『𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕖 』
『𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕖 』
Part13
(ویو آنا )
وای خیلی دیرم بود رفتم پایین دیدم تهیونگ نیست
کجا رفت ؟
یک نامه روی میز دیدم
نوشته بود :پایین منتظرتم
وایییی قلبم
کفشامو پوشیدم و رفتم بیرون خونه
دیدم تهیونگ دم در هست
تهیونگ :میشه امروز پیاده بریم ؟
آنا :من که از خدامه 🙂
دستمو گرفت و شروع کردیم به راه رفتن
آنا :راستی ..... ببخشید دیروز مزاحم خوابت شدم
تهیونگ :من که خوشم آمد
اولش متوجه نشدم منظور چیه ولی بعدش که اتفاقات اون شب رو که توی ذهنم مرور کردم منظورش رو فهمیدم
آنا : هییییی
تهیونگ :(خنده )
آنا : نمی دونستم خنده ی مستطیلی داری
تهیونگ : خندم بده
آنا : یکی از قشنگ ترینو خنده ای هوایی هست که دیدم
تهیونگ : تو اولین کسی هستی که اینو بهم میگه
آنا : واقعا ؟
تهیونگ :آره .......... او رسیدیم
آنا : می ..میشه اول من برم بعدش تو بیای ؟چون نمی خواهم کسی بفهمه با هم آمدیم
تهیونگ :باشه
حمایت ......؟🖤
شرط ها
۵لایک
۵ کامنت
۵ فالو
Part13
(ویو آنا )
وای خیلی دیرم بود رفتم پایین دیدم تهیونگ نیست
کجا رفت ؟
یک نامه روی میز دیدم
نوشته بود :پایین منتظرتم
وایییی قلبم
کفشامو پوشیدم و رفتم بیرون خونه
دیدم تهیونگ دم در هست
تهیونگ :میشه امروز پیاده بریم ؟
آنا :من که از خدامه 🙂
دستمو گرفت و شروع کردیم به راه رفتن
آنا :راستی ..... ببخشید دیروز مزاحم خوابت شدم
تهیونگ :من که خوشم آمد
اولش متوجه نشدم منظور چیه ولی بعدش که اتفاقات اون شب رو که توی ذهنم مرور کردم منظورش رو فهمیدم
آنا : هییییی
تهیونگ :(خنده )
آنا : نمی دونستم خنده ی مستطیلی داری
تهیونگ : خندم بده
آنا : یکی از قشنگ ترینو خنده ای هوایی هست که دیدم
تهیونگ : تو اولین کسی هستی که اینو بهم میگه
آنا : واقعا ؟
تهیونگ :آره .......... او رسیدیم
آنا : می ..میشه اول من برم بعدش تو بیای ؟چون نمی خواهم کسی بفهمه با هم آمدیم
تهیونگ :باشه
حمایت ......؟🖤
شرط ها
۵لایک
۵ کامنت
۵ فالو
۷.۴k
۰۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.