دو پارتی (وقتی میری کمپانی و....... ) پارت ۲(آخر)
#هان_جیسونگ
#وانشات
#استری_کیدز
چانگبین: جونگیناااا.......اون لیوانو بهم بده
جونگین نگاهشو به چانگبین داد و جدی شد
جونگین : هی با من رسمی حرف بزن
چانگبین آهی کشید : هی آقای یانگ جونگین عزیز میشه لطفاً به من اون لیوان رو بدید
جونگین هم لبخند رضایت مندی زد: معلومه که میدم چرا زودتر نگفتی؟
تو و به همراه اعضا داشتین به این مکالمه بین هیونگ و مکنه نگاه میکردین و میخندیدین
+ رابطه ی شما عالیه(در حال جر خوردن)
لینو اومد و کنارتون نشست
لینو: هی.....بهتر از اینم میشه.......
و بعد جیسونگ نگاهشو بهت داد
_ به باغ وحش اسکیز خوش اومدی عشقم
و لبخندی زورکی بهت زد و کنار گوشت آروم زمزمه کرد
_ حالا فهمیدی چرا نمیخواستم با اعضا بیایم
بهش لبخندی زدی و لپش رو کشیدی
+ هی من که میدونم تو از اینا تختت کمتره و وقتی تنهات بزارم جزوی از باغ وحششون میشی پس الکی بهونه نیار
جیسونگ که از حرفات چشماش گشاد شده بود بهت نگاه کرد
_ یاااااااا
#وانشات
#استری_کیدز
چانگبین: جونگیناااا.......اون لیوانو بهم بده
جونگین نگاهشو به چانگبین داد و جدی شد
جونگین : هی با من رسمی حرف بزن
چانگبین آهی کشید : هی آقای یانگ جونگین عزیز میشه لطفاً به من اون لیوان رو بدید
جونگین هم لبخند رضایت مندی زد: معلومه که میدم چرا زودتر نگفتی؟
تو و به همراه اعضا داشتین به این مکالمه بین هیونگ و مکنه نگاه میکردین و میخندیدین
+ رابطه ی شما عالیه(در حال جر خوردن)
لینو اومد و کنارتون نشست
لینو: هی.....بهتر از اینم میشه.......
و بعد جیسونگ نگاهشو بهت داد
_ به باغ وحش اسکیز خوش اومدی عشقم
و لبخندی زورکی بهت زد و کنار گوشت آروم زمزمه کرد
_ حالا فهمیدی چرا نمیخواستم با اعضا بیایم
بهش لبخندی زدی و لپش رو کشیدی
+ هی من که میدونم تو از اینا تختت کمتره و وقتی تنهات بزارم جزوی از باغ وحششون میشی پس الکی بهونه نیار
جیسونگ که از حرفات چشماش گشاد شده بود بهت نگاه کرد
_ یاااااااا
۲۴.۸k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.