من و تو پارت ۲
من وتو پارت ۲
ای وای دیرم شد باید سریع برم
وقتی رسیدم گفتم:( سلام )و بدون اینکه منتظر بشم که بهم سلام کنند سریع بی توجهی دویدم سریع کفشمو پوشیدم
مامانم گفت:ایسو تو که صبونه نخوردی
من لبخند زدم وگفتم:ساعت ۷ صبح پاشدم و با بابا خوردم
مامانم گفت:چی ساعت ۷ الان ساعت ۱۰ مطمئنی که گشنت نیست
نفس عمیققی کشیدم و گفتم مامان حالا میشه زود تر بریم داره دیرم میشه
باشه بریم
خیلی استرس داشتم چون اولین روز مهد کودک رو نرفته بودم چون مریض شدم و یه هفته نرفتم امیدوارم کسی بامن مشکلی نداشته باشه
رسیدیم
شرمنده کم شد
ای وای دیرم شد باید سریع برم
وقتی رسیدم گفتم:( سلام )و بدون اینکه منتظر بشم که بهم سلام کنند سریع بی توجهی دویدم سریع کفشمو پوشیدم
مامانم گفت:ایسو تو که صبونه نخوردی
من لبخند زدم وگفتم:ساعت ۷ صبح پاشدم و با بابا خوردم
مامانم گفت:چی ساعت ۷ الان ساعت ۱۰ مطمئنی که گشنت نیست
نفس عمیققی کشیدم و گفتم مامان حالا میشه زود تر بریم داره دیرم میشه
باشه بریم
خیلی استرس داشتم چون اولین روز مهد کودک رو نرفته بودم چون مریض شدم و یه هفته نرفتم امیدوارم کسی بامن مشکلی نداشته باشه
رسیدیم
شرمنده کم شد
۲.۶k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.