فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
parr³²
ویو ا.ت
مثل همیشه صبح رفتم مدرسه امدم خونه رفتم توی اتاقم لباسم راحتیم رو پوشیدم(اسلاید ۲ لباس ا.ت لباسی که دیشب پوشیده بود رو میپوشه)آمدم بیرون من باید همین امروز به مامانم بگم که دارم میرم سرکار من به خاطر همین که به مامانم دروغ گفتم راحتم نیستم باید راستش رو بگم دیگه نمی تونم دروغ بگم
رفتم که باهاشون ناهار بخورم نشستم روی صندلی میز مامانم غذا رو چیده بود جونگکوکم نشسته بود منم گفتم...
+مامان من باید یه جیزی رو بهت بگم
^بگو دخترم
+چیزه...من دیروز نرفتم خونه نامرا
_ها چی پس کجا رفته بودی؟هاا(هاا رو با داد میگه)
^دخترم کجا رفته بودی پس؟
+رفتم سرکار
^چییییی؟
_رفتی سرکار؟
+اره
^چرا؟چرا باید بری سرکار؟
+من دیگه ۱۹ سالم شده میخوام که مستقل بشم دیگه نمی خوام ازت پول بگیرم
_چییی؟
^یعنی چی؟
+من پیروز بعد مدرسه رفتم که کار پیدا کنم برا همین دیر آمدم
^تو که گفتی پیش نامرا بودی؟
+راستش رو بهت نگفتم اگه میگفتم نمیذاشتی برم سرکار
^خب معلومه که نمی زاشتم دیگه هم نمیری سرکار
+مامان من میرم
_چیو میری؟از این به بعد دیگه نمیزارم بری سرکار(عصبی)
^ا.ت تو باید درس بخونی نه اینکه بری سرکار
+مامان من هم درس میخونم هم میرم سرکار هر وقت درسام افت کرد دیگه نمیرم
_از همین الان دیگه نمیری(عصبی)
+خودت میری سرکار منمیگم که چرا میری(عصبی)
_من باید برم(عصبی)
+منم همین طور(عصبی)
_چرا مجبوری که بری؟(عصبی)
+چون.... چون که..
_چون که چی بگو دیگه(عصبی)
(ا.ت از جاش بلند میشه)
+من میرم سرکار کسی هم مانع من نمیشه
^ا.ت(عصبی)
(ا.ت میره توی اتاقش در رو محکم میبنده)
_می دونم باهات چیکار کنم(عصبی تر از قبل)
^میرم با ا.ت حرف بزنم
(میره توی اتاق ا.ت)
^ا.ت دخترم
+بله
(میشنه روی تخت کنار ا.ت)
+بله مامان چیه؟
^ببین دخترم
+مامان اگه میخوای بگی که نرو سرکار الکی خودتو خسته نکن من میرم
^اینقدر دلت میخواد بری؟
+اره خیلی دلم میخواد دلم میخواد دستم توی جیب خودم باشه
^خب باشه
+باش
^خوبه
+چیی تو گفتی باشه اره؟(ذوق میکنه)
^اره گفتم باشه
+واقعا
^اره برو
+باشه پس من آماده میشم میرم
^کجا؟
+ساعته۴ره من ۴نیم باید آنجا باشم برا همین میرم
^خب یه جیزی بخور بعد برو
+نمی خواد آنجا میخورم
^باشه
(میره بیرون تا ا.ت لباس به پوشه اسلاید۳لباس ا.ت)
_خب مامان نمیری دیگه؟
(ا.ت با لباس آماده از اتاقش میاد بیرون)
+خب میرم دیگه خدافظ
_هی کجا؟(عصبی)
^به ا.ت اجازه دادم که از این به بعد بره سرکار
_چرا بهش اجازه دادی؟(عصبی)
+به توچه؟
_من حساب تورو میرسم(عصبی)
^ا.ت برو دخترم دیرتر میشه
+باشه مامان خدافظ(ذوق)
parr³²
ویو ا.ت
مثل همیشه صبح رفتم مدرسه امدم خونه رفتم توی اتاقم لباسم راحتیم رو پوشیدم(اسلاید ۲ لباس ا.ت لباسی که دیشب پوشیده بود رو میپوشه)آمدم بیرون من باید همین امروز به مامانم بگم که دارم میرم سرکار من به خاطر همین که به مامانم دروغ گفتم راحتم نیستم باید راستش رو بگم دیگه نمی تونم دروغ بگم
رفتم که باهاشون ناهار بخورم نشستم روی صندلی میز مامانم غذا رو چیده بود جونگکوکم نشسته بود منم گفتم...
+مامان من باید یه جیزی رو بهت بگم
^بگو دخترم
+چیزه...من دیروز نرفتم خونه نامرا
_ها چی پس کجا رفته بودی؟هاا(هاا رو با داد میگه)
^دخترم کجا رفته بودی پس؟
+رفتم سرکار
^چییییی؟
_رفتی سرکار؟
+اره
^چرا؟چرا باید بری سرکار؟
+من دیگه ۱۹ سالم شده میخوام که مستقل بشم دیگه نمی خوام ازت پول بگیرم
_چییی؟
^یعنی چی؟
+من پیروز بعد مدرسه رفتم که کار پیدا کنم برا همین دیر آمدم
^تو که گفتی پیش نامرا بودی؟
+راستش رو بهت نگفتم اگه میگفتم نمیذاشتی برم سرکار
^خب معلومه که نمی زاشتم دیگه هم نمیری سرکار
+مامان من میرم
_چیو میری؟از این به بعد دیگه نمیزارم بری سرکار(عصبی)
^ا.ت تو باید درس بخونی نه اینکه بری سرکار
+مامان من هم درس میخونم هم میرم سرکار هر وقت درسام افت کرد دیگه نمیرم
_از همین الان دیگه نمیری(عصبی)
+خودت میری سرکار منمیگم که چرا میری(عصبی)
_من باید برم(عصبی)
+منم همین طور(عصبی)
_چرا مجبوری که بری؟(عصبی)
+چون.... چون که..
_چون که چی بگو دیگه(عصبی)
(ا.ت از جاش بلند میشه)
+من میرم سرکار کسی هم مانع من نمیشه
^ا.ت(عصبی)
(ا.ت میره توی اتاقش در رو محکم میبنده)
_می دونم باهات چیکار کنم(عصبی تر از قبل)
^میرم با ا.ت حرف بزنم
(میره توی اتاق ا.ت)
^ا.ت دخترم
+بله
(میشنه روی تخت کنار ا.ت)
+بله مامان چیه؟
^ببین دخترم
+مامان اگه میخوای بگی که نرو سرکار الکی خودتو خسته نکن من میرم
^اینقدر دلت میخواد بری؟
+اره خیلی دلم میخواد دلم میخواد دستم توی جیب خودم باشه
^خب باشه
+باش
^خوبه
+چیی تو گفتی باشه اره؟(ذوق میکنه)
^اره گفتم باشه
+واقعا
^اره برو
+باشه پس من آماده میشم میرم
^کجا؟
+ساعته۴ره من ۴نیم باید آنجا باشم برا همین میرم
^خب یه جیزی بخور بعد برو
+نمی خواد آنجا میخورم
^باشه
(میره بیرون تا ا.ت لباس به پوشه اسلاید۳لباس ا.ت)
_خب مامان نمیری دیگه؟
(ا.ت با لباس آماده از اتاقش میاد بیرون)
+خب میرم دیگه خدافظ
_هی کجا؟(عصبی)
^به ا.ت اجازه دادم که از این به بعد بره سرکار
_چرا بهش اجازه دادی؟(عصبی)
+به توچه؟
_من حساب تورو میرسم(عصبی)
^ا.ت برو دخترم دیرتر میشه
+باشه مامان خدافظ(ذوق)
۵.۸k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.