سناریو :)
سناریو :)
وقتی میبینن گردنت کبوده
نامجون: ات این چیه؟
ات : توی خیابون یه گربه دیدم ولی گردنمو چنگ زد
جین : ات چرا گردنت کبوده؟ هوم؟
ات : داشتم غذا میمیپختم...
جین : و؟
ات : قاشق خورد به گردنم سوخت
جیمین: ات این چیه؟ ۵ ثانیه وقت داری بگی
ات : افتادم کبود شد.
جیمین : مطمئن باشم؟
ات: آره افتادم
تهیونگ : گردنت چرا اینقدر کبوده؟
ات : خب..عام....این رنگه
تهیونگ : چرا باید گردنت رنگی باشه میسیز؟
ات : داشتم با گواش نقاشی میکردم آخه
جونگکوک: ات این چیه رو گردنت دیگه؟
ات : کوک این خراب کاری های دیشبته
جونگکوک : عه آره راس میگی بیشتر بودا
ات : با کرم پودر پوشوندم
میدونم بد شد ببخشید ♡
وقتی میبینن گردنت کبوده
نامجون: ات این چیه؟
ات : توی خیابون یه گربه دیدم ولی گردنمو چنگ زد
جین : ات چرا گردنت کبوده؟ هوم؟
ات : داشتم غذا میمیپختم...
جین : و؟
ات : قاشق خورد به گردنم سوخت
جیمین: ات این چیه؟ ۵ ثانیه وقت داری بگی
ات : افتادم کبود شد.
جیمین : مطمئن باشم؟
ات: آره افتادم
تهیونگ : گردنت چرا اینقدر کبوده؟
ات : خب..عام....این رنگه
تهیونگ : چرا باید گردنت رنگی باشه میسیز؟
ات : داشتم با گواش نقاشی میکردم آخه
جونگکوک: ات این چیه رو گردنت دیگه؟
ات : کوک این خراب کاری های دیشبته
جونگکوک : عه آره راس میگی بیشتر بودا
ات : با کرم پودر پوشوندم
میدونم بد شد ببخشید ♡
۲۶۶
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.