پارت ۱۹ زندگی سیاه

پارت ۱۹ زندگی سیاه

ویو ا/ت
بعد از اون قضیه ها 2 ماه میگذره من برای خودم یه خونه ی جدا گرفتم و ماشین هم گرفتم
تهیونگ با جیمین خیلی سرد رفتار میکنه و مأموریت های جیمین رو نمیره
تهیونگ و جیهوپ توی این ۲ ماه بهم قوانین مافیا ها و حمل بار کردن مواد مخدر و اصلحه و........ بهم یاد دادن و من الان مافیام با جیهوپ و تهیونگ یه شرکت زدیم و انجا باهم ریاست میکنیم

ویو جیمین

الا ۲ ماهی میگذره من شدم مثل قدیما
افسردگی ، سادیسمی ، اعصبانی و.......
یونا رو زندانی کردم و تا یه مدت هرروز 2۰۰ شلاق میخورد ولی دیگه آزادش کردم ولی با تحدید تا حد مرگ
من واقعا ا/ت رو هنوز دوست دارم نمیتونم بدون اون زندگی کنم ولی دیگه اون برنمیگرده

ویو ا/ت

خونه بودم که زنگ در خورد دیدم جیهوپ
امد نشت روی مبل

_ چطوری خوبی
علامت جیهوپ ÷
÷ خوبم تو چطوری
_ میگذرونم
÷ میخواستم یه چیزی بگم
_ جان میشنوم
÷ خوب نگاه برای فردا ساعت 8 یه مهمونی مافیایی یکی از مافیا های گردن کلفت کره این مهمونی رو گرفته . اسمش کیم نامجون اون تورو میشناسه تازه یه کارت دعوت مخصوص برات داخل شرکت فرستاد منم برات اوردم
_ خوب اوکی...... جیمین هم هست
÷ قطعاً چون نامجون با جیمین دوستن
_ پس من نمیام
÷ تو گوه میخوری کیم نامجون با اون عظمت برای تو کارت دعوت مخصوص فرستاده بعد تو نمیای
_ نگاه من تورو نمیخورم بعد اگر جیمین انجا بهم کیلید کنه چی
÷ اولن که درست حرف بزن دومن من حواسم هست
_ اوکی پس میام فقط میخوای بریم تو بیا خونه ی من باهم حرکت کنیم چون من ادرس رو نمیدونم
÷ اوکی
_ شام بمون
÷ نه مرسی جایی میخوام برم
_ اوکی
÷ کارنداری
_ نه
÷ بای
_ بای