منحصر به فرد سالوادور دالی
یکی از موجبات شهرت دالی مواضع متفاوت سیاسی اش بود. وی که در جوانی رویکردهایی مارکسیستی – هرج و مرج طلب داشت، در جنگ داخلی اسپانیا طرف هیچ جناحی را نگرفت، بعدها در هنگامهی ظهور هیتلر او را پدیدهای «جدید» و شگفت انگیز خواند و همینها موجبات جدایی ابدیش در ۱۹۳۹ از سوررئالیستها شد و بعدها که به اسپانیا بازگشت و از ژنرال فرانکو حمایت کرد بسیاری از او متنفر شدند و عملا تنها بود. همین مساله احتمالا بر تصور خودخاص پنداری و تافته جدابافته بودن وی موثر بود. همچنین وی رفتارهایی بسیار عجیب داشت، از سخنان در مجامع عمومی تا لباس پوشیدن و تیپ ظاهری و شاید اولین سلبریتی بود که به ظرفیت مشهور شدن در رسانهها از طریق کارهای خاص و عجیب پی برد تا جایی که بسیاری منتقدان و هنرمندان، او را هوچی و غوغاگر و صرفا به دنبال جلب توجه میدانستند.
از طرفی دالی در جوانی با وجودیکه سبکهای مختلف را تجربه میکرد و از آنها تاثیر می گرفت، اما کارش محدود به یک سبک نماند. وی امپرسیونیسم، اکسپرسیونیم، کوبیسم، دادائیسم، سوررئالیسم و فوتوریسم را بلعید، رنگ بندیهای افراطی خود را به آنها اضافه کرد و سبک شخصی خود را چنان قوت بخشید که پایهای برای هنر مدرن ساخت. از طرفی او آثار فروید را در ۱۹۲۴ به دقت خوانده بود و بعدها حتی با فروید دیدار کرد و نخستین نقاشی بود که آموزههای فرویدی را در خلق آثار خود به کار گرفت و به جنبههای جنسی و اکثرا منحرفانه آثارش نظریه و سرو شکل داد. او استاد ترکیب بود چه در نظریه و چه در شکل. در عین اهمیت به مسائل ذهنی و درونی، مسائل عینی و فیزیکی را در نقاشی هایش اصل قرار میداد و از آنها فراتر میرفت.
وی پیکرنگاری مسیحی، مفاهیم فیزیکی و آخرالزمانی، الهیاتی و جنسی را طوری در هم ادغام کرد که تاریخ نقاشی را به قبل و بعد خود تقسیم نمود؛ و البته کارش محدود به نقاشی نماند، بسیاری آثار مکتوب تصویری و نظری خلق کرد، طراحی صحنه و لباس انجام میداد، در ساخت دو فیلم بسیار مهم لوئیس بونوئل یعنی «سگهای آندلسی» و «عصر طلایی» بسیار موثر بود، و حتی عکاسی و مجسمه سازی میکرد
#سالوادر_دالی
#رویدادها
#رویداد
از طرفی دالی در جوانی با وجودیکه سبکهای مختلف را تجربه میکرد و از آنها تاثیر می گرفت، اما کارش محدود به یک سبک نماند. وی امپرسیونیسم، اکسپرسیونیم، کوبیسم، دادائیسم، سوررئالیسم و فوتوریسم را بلعید، رنگ بندیهای افراطی خود را به آنها اضافه کرد و سبک شخصی خود را چنان قوت بخشید که پایهای برای هنر مدرن ساخت. از طرفی او آثار فروید را در ۱۹۲۴ به دقت خوانده بود و بعدها حتی با فروید دیدار کرد و نخستین نقاشی بود که آموزههای فرویدی را در خلق آثار خود به کار گرفت و به جنبههای جنسی و اکثرا منحرفانه آثارش نظریه و سرو شکل داد. او استاد ترکیب بود چه در نظریه و چه در شکل. در عین اهمیت به مسائل ذهنی و درونی، مسائل عینی و فیزیکی را در نقاشی هایش اصل قرار میداد و از آنها فراتر میرفت.
وی پیکرنگاری مسیحی، مفاهیم فیزیکی و آخرالزمانی، الهیاتی و جنسی را طوری در هم ادغام کرد که تاریخ نقاشی را به قبل و بعد خود تقسیم نمود؛ و البته کارش محدود به نقاشی نماند، بسیاری آثار مکتوب تصویری و نظری خلق کرد، طراحی صحنه و لباس انجام میداد، در ساخت دو فیلم بسیار مهم لوئیس بونوئل یعنی «سگهای آندلسی» و «عصر طلایی» بسیار موثر بود، و حتی عکاسی و مجسمه سازی میکرد
#سالوادر_دالی
#رویدادها
#رویداد
۵.۲k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.