عشق در عذاب 💔💛
عشق در عذاب 💔💛
مواجه شدم اوا انقدر که کیوت خوابیده بود دلم میخواست بچلونمش رفتم پیشش و اروم صدا زدمش موهاشو ناز کردم بیدار شد
ویو اوا
تو خواب نازم بودم که حس کردم یکی داره بهم دست میزنه بیدار شدم دیدم اراده یهو ترس خوردم شکمم درد گرفت
اوا:ایییییییییییییییی وای اراد خدا بگم چیکارت کنه آشغاله کثافت اییییییی درد دارم ایششش وایییی وای
اراد : خوبیییی مادرررررر پدررررررر
م.ا : چیشدهههههههه
اراد : داشتم بیدارش میکردم یهو ترسید شکمش درد گرف ببریمنش بیمارستان ؟؟؟؟؟!!!!!!
م.ا : نع یکم دیگه خوب نیشه این چیزا عادیه ولی تو هم نباید هولش کنی
اراد : باشه
اوا : تو اینجا چیکار میکنی
اراد : ماسینم خراب شده واسه همون امشب باید اینجا بخوابم
اوا : اها باشه ، چیییییییییییی؟!!!!!!!!
اراد: چته وحشی
اوا : نه نمیشههه چرا تاکسی نمیگری
اراد : چون تاکسی منو میشناسه و بعد بابای بچت میره زندان
اوا : ایششششششش باشعععع
اراد: لباس راحتی نداری ؟؟
اوا : چرا دارم
اراد : بده با این لباسا نمیتونم بخوابم
اوا : باشع
امیدوارم خوشتتن اومده باشه 💚💛🧡
مواجه شدم اوا انقدر که کیوت خوابیده بود دلم میخواست بچلونمش رفتم پیشش و اروم صدا زدمش موهاشو ناز کردم بیدار شد
ویو اوا
تو خواب نازم بودم که حس کردم یکی داره بهم دست میزنه بیدار شدم دیدم اراده یهو ترس خوردم شکمم درد گرفت
اوا:ایییییییییییییییی وای اراد خدا بگم چیکارت کنه آشغاله کثافت اییییییی درد دارم ایششش وایییی وای
اراد : خوبیییی مادرررررر پدررررررر
م.ا : چیشدهههههههه
اراد : داشتم بیدارش میکردم یهو ترسید شکمش درد گرف ببریمنش بیمارستان ؟؟؟؟؟!!!!!!
م.ا : نع یکم دیگه خوب نیشه این چیزا عادیه ولی تو هم نباید هولش کنی
اراد : باشه
اوا : تو اینجا چیکار میکنی
اراد : ماسینم خراب شده واسه همون امشب باید اینجا بخوابم
اوا : اها باشه ، چیییییییییییی؟!!!!!!!!
اراد: چته وحشی
اوا : نه نمیشههه چرا تاکسی نمیگری
اراد : چون تاکسی منو میشناسه و بعد بابای بچت میره زندان
اوا : ایششششششش باشعععع
اراد: لباس راحتی نداری ؟؟
اوا : چرا دارم
اراد : بده با این لباسا نمیتونم بخوابم
اوا : باشع
امیدوارم خوشتتن اومده باشه 💚💛🧡
۱.۶k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.