چندپارتی جیهوپ پارت ۷
چندپارتی جیهوپ پارت ۷
رفتم پایین که دیدم داره آشپزی میکنه
چون لباسم شکل یه پیشی مشکی بود گفتم بترسونمش،رفتم پشتش
ات:یاااححح
جیهوپ با تعجب به ات نگاه کرد
جیهوپ:بیب فک نمیکنی الان بجای ترسناک بسیار کیوت شدی و من باید تورو گاز گاز کنم؟
یهو افتاد به جونم و قلقلکم داد
ات:😂😂😂سنجابک نکن
جیهوپ:چشم خانم جوجه لبمو بوسید
جیهوپ:بیب آماده شو بریم خونه پدربزرگ
ات:باشه کیوتی ❤️
چند دقیقه بعد خونه پب
پب:سلام بچه ها،دیشب کجا بودین
جیهوپ:سلام پدربزرگ، دیشب من و ات دیگه رفتیم خونه من،ات تو ماشین خوابیده بود،ماهم نزدیک خونه ی من بودیم ،بردمش خونم
پب:نفهمیدم چی گفتی ولی باش🫤😑
ات:با اجازه پدربزرگ
رفتیم بالا لباسامو عوض کردم
دوستم جینو زنگ زد
جینو:سلام مگس
ات:سلام ملخ
جینو:کثافت دیشب کجا بودی؟
ات:همچیزو تعریف میکنه
جینو:یعنی شما هیچکاری نکردین؟🤨😆
ات:وا پناه بر خدا،نه برا چی؟"آره عمه ی من بود داشت جر میخورد💔😔🤌🏻
ات:من برم
جینو:باشه خدافظ
رفتم پایین که دیدم.......
خماری 😈
شرطا
لایک۱۵
کامنت ۲۰
رفتم پایین که دیدم داره آشپزی میکنه
چون لباسم شکل یه پیشی مشکی بود گفتم بترسونمش،رفتم پشتش
ات:یاااححح
جیهوپ با تعجب به ات نگاه کرد
جیهوپ:بیب فک نمیکنی الان بجای ترسناک بسیار کیوت شدی و من باید تورو گاز گاز کنم؟
یهو افتاد به جونم و قلقلکم داد
ات:😂😂😂سنجابک نکن
جیهوپ:چشم خانم جوجه لبمو بوسید
جیهوپ:بیب آماده شو بریم خونه پدربزرگ
ات:باشه کیوتی ❤️
چند دقیقه بعد خونه پب
پب:سلام بچه ها،دیشب کجا بودین
جیهوپ:سلام پدربزرگ، دیشب من و ات دیگه رفتیم خونه من،ات تو ماشین خوابیده بود،ماهم نزدیک خونه ی من بودیم ،بردمش خونم
پب:نفهمیدم چی گفتی ولی باش🫤😑
ات:با اجازه پدربزرگ
رفتیم بالا لباسامو عوض کردم
دوستم جینو زنگ زد
جینو:سلام مگس
ات:سلام ملخ
جینو:کثافت دیشب کجا بودی؟
ات:همچیزو تعریف میکنه
جینو:یعنی شما هیچکاری نکردین؟🤨😆
ات:وا پناه بر خدا،نه برا چی؟"آره عمه ی من بود داشت جر میخورد💔😔🤌🏻
ات:من برم
جینو:باشه خدافظ
رفتم پایین که دیدم.......
خماری 😈
شرطا
لایک۱۵
کامنت ۲۰
۴.۸k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.