پارت۷:
&همون دختره دیگه دوست نیسا
+اها بله خب منظوری داشتین؟
&معلومه پس چی برو باهاش حرف بزن رابطه برقرار کن باهاش ازدواج کن من نوه میخام فهمیدی؟
+اما عمو جون درسته دختر خوشگلیه بببنم میتونم سعیم رو بکنم یا نه؟
&یعنی وی تو باید بتونی
+چشم
&برو دیگه
+کجا؟
&ده پسرم پس کی میخوای حرف بزنی؟
+باشه چشم
ویو نیسا:
داشتم با بورا حرف میزدم که دیدم تهیونگ داره میاد سمتمون منم که موضوع رو فهمیدم چون میدونستم بابام بهش گفته بیاد وگرنه تهیونگ همچین آدمی نیست منم از فرصت استفاده کردم و با بهونه ای اون دوتا رو تنها گذاشتم
ویو بورا:
حوصلم داشت سر میرفت که وقتی سرمو چرخوندم دیدم تهیونگ داره میاد سمت ما منم استرس سرتاپا مو گرفت همین کم نبود نیسا هم با بهانه دستشویی رفت
-سلام
+سلام
®سلام بر پسر عمو ببخشید ولی من باید برم دسستشویی کار ضروری دارم
-اها باشه راحت باش
+نیسا نه نرو (دم گوشش)
®پس چیکار کنم کجا برینم؟(در گوش بورا)
خب دیگه من رفتم
نه نیسا پدرسگ ببین بعدا چیکارت میکنم عوضی (تو دلش)
تهیونگ:خب دیگه رفت بزار کارمو شروع کنم
-اهم اهم ....
شرط ۱۰تا لایک
۵تا فالور
نخوره نمیزارم
+اها بله خب منظوری داشتین؟
&معلومه پس چی برو باهاش حرف بزن رابطه برقرار کن باهاش ازدواج کن من نوه میخام فهمیدی؟
+اما عمو جون درسته دختر خوشگلیه بببنم میتونم سعیم رو بکنم یا نه؟
&یعنی وی تو باید بتونی
+چشم
&برو دیگه
+کجا؟
&ده پسرم پس کی میخوای حرف بزنی؟
+باشه چشم
ویو نیسا:
داشتم با بورا حرف میزدم که دیدم تهیونگ داره میاد سمتمون منم که موضوع رو فهمیدم چون میدونستم بابام بهش گفته بیاد وگرنه تهیونگ همچین آدمی نیست منم از فرصت استفاده کردم و با بهونه ای اون دوتا رو تنها گذاشتم
ویو بورا:
حوصلم داشت سر میرفت که وقتی سرمو چرخوندم دیدم تهیونگ داره میاد سمت ما منم استرس سرتاپا مو گرفت همین کم نبود نیسا هم با بهانه دستشویی رفت
-سلام
+سلام
®سلام بر پسر عمو ببخشید ولی من باید برم دسستشویی کار ضروری دارم
-اها باشه راحت باش
+نیسا نه نرو (دم گوشش)
®پس چیکار کنم کجا برینم؟(در گوش بورا)
خب دیگه من رفتم
نه نیسا پدرسگ ببین بعدا چیکارت میکنم عوضی (تو دلش)
تهیونگ:خب دیگه رفت بزار کارمو شروع کنم
-اهم اهم ....
شرط ۱۰تا لایک
۵تا فالور
نخوره نمیزارم
۷.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.