Love and lie p4

Love and lie p4
سوهو پیش هیونجین میشینه و باهم گرم حرف زدن میشن
حدود چند دقیقه بعدش فلیکس وارد کلاب شد و هیونجین در حال شراب خوردن بود فلیکس با چشماش کلاب رو آنالیز میکنه تا سوهو رو پیدا کنه و بلاخره پیداش میکنه میره پیشش و احوال پرسی میکنه
+واییییی سلام از دیدنت خوشحال شدم ووویییی
فلیکس کلی ذوق کرده‌بود
سوهو دستاش و برای فلیکس باز میکنه و فلیکس هم میاد تو بغلش
÷سلام دلم برات تنگ شده بودددد
هیونجین که تا الان تو افکارش محو شده بود بلاخره متوجه حضور فلیکس شد و در همون لحظه فلیکس سرش و برگردوند و تو چشمای هیونجین نگاه کرد.
هیونجین از سر تا پای فلیکس و آنالیز کرد
موهای بلوندش ، چشمای قهوه ایش ، بینی خوش فرمش ، لبای قرمزش ، زاویه فک تیزش ، ترقوه های برجه استش که چون یقه اش باز بود خیلی خوب تو دید بود بدن ظریف و زیباش و.......
هیونجین بعد از این کارش به چشمای فلیکس خیره شد
+حالت خوبه؟
_سرفه..آره من خوبم*سرد*
÷هیونجین نیاز نیست سرد باشی این همون دوستمه که بهت گفتم
_اووو جدی؟!
÷*خنده* آره
_سلام پس اسمت فلیکسه
+سلام آره اسم تو چیه؟
_هیونجین
+واو موهات مشکی و بلنده *خیره شدن*موهات خیلی زیباست
_وایی مرسی تو هم خیلی زیبایی
+*خنده*مرسی*خجالت*
÷بشینید بچه ها
هیونجین فلیکس تو نگاه اول عاشق هم شدن و اونقدر برای بار اول گرم صحبت شدن که حتی یادشون رفت بشینن.