فیک روباه سیاه
فیک روباه سیاه
P18
سوبین: سونبه بنظرم چهره تونو تغیر بدین
ا.ت:ممنون
سوبین:من که کاری نکردم
ا.ت:فعلا میتونی بری تا بعد
سوبین تعظیم کرد و رفت
ا.ت ویو
باید قیافمو تغیر بدم پس به دکتر جراحی پلاستیکی زنگ زدم که بیاد و ......
.
.
.
دکتر:ارباب پشت تلفن گفتین میخواین صورتتون تغیر بدم اما شما صورتتون عین یه عروسکه
ا.ت:یادم نمیاد از شما نظر پرسیده باشم
دکتر:بله
ا.ت:میخوام ۲۰ دقیقه بعد شروع کنین
دکتر:بله
ا.ت:پس توی اتاق منتظرم
دکتر:بله
دکتر رفت و زنگ زدم به سوبین
ا.ت:چیشد
سوبین:سلام ممنون من خوبم شما خوبین
ا.ت:باشه حالا گفتم ارباب نگی اا میگم چیشد
سوبین:مگه میشه یه کاری رو بهم بسپارید من انجام ندم
ا.ت:میدونستم از پسش بر میای .سوبین من چند دقیقه بعد عمل دارم نمتونم زنگ بزنم پس فعلا
و قطع کرد
رفت پایین و وارد اتاق شد روی تخت نشست از اونجایی که به دکتر اطمینان نداشت به بادیگاردا و چانسا گفت که بیرون منتظر بمونن
P18
سوبین: سونبه بنظرم چهره تونو تغیر بدین
ا.ت:ممنون
سوبین:من که کاری نکردم
ا.ت:فعلا میتونی بری تا بعد
سوبین تعظیم کرد و رفت
ا.ت ویو
باید قیافمو تغیر بدم پس به دکتر جراحی پلاستیکی زنگ زدم که بیاد و ......
.
.
.
دکتر:ارباب پشت تلفن گفتین میخواین صورتتون تغیر بدم اما شما صورتتون عین یه عروسکه
ا.ت:یادم نمیاد از شما نظر پرسیده باشم
دکتر:بله
ا.ت:میخوام ۲۰ دقیقه بعد شروع کنین
دکتر:بله
ا.ت:پس توی اتاق منتظرم
دکتر:بله
دکتر رفت و زنگ زدم به سوبین
ا.ت:چیشد
سوبین:سلام ممنون من خوبم شما خوبین
ا.ت:باشه حالا گفتم ارباب نگی اا میگم چیشد
سوبین:مگه میشه یه کاری رو بهم بسپارید من انجام ندم
ا.ت:میدونستم از پسش بر میای .سوبین من چند دقیقه بعد عمل دارم نمتونم زنگ بزنم پس فعلا
و قطع کرد
رفت پایین و وارد اتاق شد روی تخت نشست از اونجایی که به دکتر اطمینان نداشت به بادیگاردا و چانسا گفت که بیرون منتظر بمونن
۸.۵k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.