فیک جونگ کوک پارت ۱۶ (معشوقه)

۹داشتم از خجالت آب میشدم سرمو انداخته بودم و داغ شدن گونه هام رو حس میکردم جونگ کوک هم درو بست و شست عقب تهیونگ ماشینو روشن کرد و دوباره راه افتاد بعد چند مین دوباره وایساد ایندفعه جیمینو سوار کرد بعد چند مین هم یونگی بعد هم یه پسر دیگه که قد بلند و هیکلی بود اومد ولی من نمیشناختمش بزور نشست عقب پیش جونگ کوک و یونگی و جیمین و همش درگوش جیمین پچ پچ میکرد معلوم بود داره درباره ی من سوال میکنه یهو گوشیم زنگ خورد!بابام بود تهیونگ سرشو سمت من برگردوند و گفت کیه؟/ا.ت:بابامه حتما میخواد بدونه الان کجام!/یهو جیمین داد زد:آخ نامجوننن دستمو له کردی از رو دستم بلند شو!/تهیونگ:هیسسس میخواد با باباش حرف بزنه!/ا.ت:الو سلام بابا....الان میام....با دوستمم...باشه....خدافظ/بعد دیدم تهیونگ نیشش باز بود و زل زده به من!*-*/ا.ت:چیزی شده؟!/تهیونگ:من دوستتم؟!^-^/ا.ت:خب میدونی من اینجور گفتم که بابام بهم شک نکنه!/تهیونگ:آها راستی اسمت چیه؟/ا.ت:اسممو که سر کلاس وقتی استاد کیم سوک جین پرسید گفتم کیم ا.ت !-_-/تهیونگ:اسمت خیلی قشنگه ولی راستی میگی ها اونموقع حواسم نبود داشتم با جیمین و جونگ کوک حرف میزدم ولی اون حرفتو شنیدم که گفتی استاد خیلی جذابه!/ا.ت:عه دیگه به روم نیار خودم میدونم ضایع شدم-_-/بعد دیدم جونگ کوک داره زیر لب آروم میگه:ا.ت ا.ت ا.ت/جیمین:ا.ت چی؟/جونگ کوک:هیچی من که نگفتم ا.ت *-*/آره دیگه جون خودت اسممو نگفتی-_- یهو دیدم ماشین وایساد دیگه میخواد کیو سوار کنه؟!یهو دیدم جانگ هوسو ک همون معلم ورزشمون اومد در عقب باز کرد و گفت:عه جونگ کوک تو چرا عقب نشستی؟!/بعد به من نگاه کرد و گفت:کیم ا.ت اگه اشتباه نکنم تو دانش آموز جدید بودی!/تهیونگ :آره من خودم آوردمش گفتم میرسونمش!/هوسوک:پس من کجا بشینم؟!-_-/