(تک پارتی جیهوپ)
(تک پارتی جیهوپ)
تقدیمنگاهقشنگتون!(:🦢⛓
ا.ت ویو...
امروز تولد نامی بود و قرار بود جیهوپ و بچه ها سوپرایزش کنن...
شلوار بگ مشکیمو با کتاه کوتا قرمز طرح لی پوشیدم و کتونیای قرمز رنگمم پوشیدمشون...
موهای بلوندمو روی شونه هام ریختم و رژ قرمزم ک خود نمایی میکردو روی لبام زدم و در اخر عطر مورد علاقمو خالی کردم رو خدم...
جیهوپ: آترین بریم؟!
اترین: بریم عزیزم
(چندمین بعد)
رسیدیم رستوران شیکی ک بچه ها رزرو کرده بودن...از پرسونل خاستیم چراغای رستورانو خاموش کنن...با بچه ها جلوی در منتظر موندیم که صدای جیغ لاستیکای ماشین کوک تو محوطه پیچیده و چند مین بعد با غر غرای نامی اومدن نزدیک در رستوران....منتظر بودیم که بیان داخل که دیدیم صدای بلندی تو محوطه ایجاد شد و پشتش صدای کوک که میگه:
کوک: یاااااااا من چشام کوره جلومو نمیبینم توام کوری؟
نامی: هی خدا اون دو جف چشمو بت داده که جلوی پاتو نگا کنی ن اینکه بشینی تهیونگو دید بزنی/:
کوک: نه اینکه تو خیلی از چشات استفاده میکنی واسه جلوپات و جین هیونگو دید نمیزنی/:
نامی: داداش بیا بریم داخل سرت خورده تو در عقلتو از دس دادی
کوک: ای بابا
در باز شد و چراغا روشن شد و سالن از خنده رفت رو هوا و همراه با خنده شروع کردیم تبریک گفتن به نامی!
نیم مین بعد
اترین ویو....
نشسته بودم سر میز و با جیهوپ حرف میزدم که احساس کردم مایع گرمی ازم خارج شد...میدونستم عادت شدم...ولی الانننننننننن؟!
دهنم باز موند و زل زدم تو چشمای جیهوپ
جیهوپ: یااا اترین؟
اترین:.......(همچینین دهن باز)
جیهوپ: یا خدا جنی شدی؟
اترین: جیهوپ
جیهوپ: چیشده عزیزم😐
اترین: دختر خالم اومد
جیهوپ: هن؟/: کجاس؟
اترین: وسط پاهام
جیهوپ:........(چشماش داره از حدقه میزنه بیرون و به پاهای اترین نگاه میکنه)
اترین: جیهوپ اون دختر خالم نیست
جیهوپ: پس کودومه اصن مگه دختر خاله داشتی
اترین: یه لبخند ضایع به جمع زدم و به جیهوپ گفدم بریم دستشویی؟!
جیهوپ: بریم
...................داخل دستشویی ان الان
اترین: عادت شدم
جیهوپ: چرا میگی دخترخاله پس•~•
اترین: خب نمیت نستم جلوی جمع بگم حالا میشه برام پد بگیری؟
جیهوپ: باشه بمون الان میام
چند مین بعد
جیهوپ پلاستیک به دست اومد و گفت
جیهوپ: بیا عزیزم بزارش به دخترخالت بیشترازاین نیاد بیرون🗿
اترین: هوووووپ
جیهوپ: باشه باشه😂
پایان!(:
تقدیمنگاهقشنگتون!(:🦢⛓
ا.ت ویو...
امروز تولد نامی بود و قرار بود جیهوپ و بچه ها سوپرایزش کنن...
شلوار بگ مشکیمو با کتاه کوتا قرمز طرح لی پوشیدم و کتونیای قرمز رنگمم پوشیدمشون...
موهای بلوندمو روی شونه هام ریختم و رژ قرمزم ک خود نمایی میکردو روی لبام زدم و در اخر عطر مورد علاقمو خالی کردم رو خدم...
جیهوپ: آترین بریم؟!
اترین: بریم عزیزم
(چندمین بعد)
رسیدیم رستوران شیکی ک بچه ها رزرو کرده بودن...از پرسونل خاستیم چراغای رستورانو خاموش کنن...با بچه ها جلوی در منتظر موندیم که صدای جیغ لاستیکای ماشین کوک تو محوطه پیچیده و چند مین بعد با غر غرای نامی اومدن نزدیک در رستوران....منتظر بودیم که بیان داخل که دیدیم صدای بلندی تو محوطه ایجاد شد و پشتش صدای کوک که میگه:
کوک: یاااااااا من چشام کوره جلومو نمیبینم توام کوری؟
نامی: هی خدا اون دو جف چشمو بت داده که جلوی پاتو نگا کنی ن اینکه بشینی تهیونگو دید بزنی/:
کوک: نه اینکه تو خیلی از چشات استفاده میکنی واسه جلوپات و جین هیونگو دید نمیزنی/:
نامی: داداش بیا بریم داخل سرت خورده تو در عقلتو از دس دادی
کوک: ای بابا
در باز شد و چراغا روشن شد و سالن از خنده رفت رو هوا و همراه با خنده شروع کردیم تبریک گفتن به نامی!
نیم مین بعد
اترین ویو....
نشسته بودم سر میز و با جیهوپ حرف میزدم که احساس کردم مایع گرمی ازم خارج شد...میدونستم عادت شدم...ولی الانننننننننن؟!
دهنم باز موند و زل زدم تو چشمای جیهوپ
جیهوپ: یااا اترین؟
اترین:.......(همچینین دهن باز)
جیهوپ: یا خدا جنی شدی؟
اترین: جیهوپ
جیهوپ: چیشده عزیزم😐
اترین: دختر خالم اومد
جیهوپ: هن؟/: کجاس؟
اترین: وسط پاهام
جیهوپ:........(چشماش داره از حدقه میزنه بیرون و به پاهای اترین نگاه میکنه)
اترین: جیهوپ اون دختر خالم نیست
جیهوپ: پس کودومه اصن مگه دختر خاله داشتی
اترین: یه لبخند ضایع به جمع زدم و به جیهوپ گفدم بریم دستشویی؟!
جیهوپ: بریم
...................داخل دستشویی ان الان
اترین: عادت شدم
جیهوپ: چرا میگی دخترخاله پس•~•
اترین: خب نمیت نستم جلوی جمع بگم حالا میشه برام پد بگیری؟
جیهوپ: باشه بمون الان میام
چند مین بعد
جیهوپ پلاستیک به دست اومد و گفت
جیهوپ: بیا عزیزم بزارش به دخترخالت بیشترازاین نیاد بیرون🗿
اترین: هوووووپ
جیهوپ: باشه باشه😂
پایان!(:
۴.۲k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.