🔴 خواست امریکا را دیدید؟ کبری آسوپار
🔴 خواست امریکا را دیدید؟ #کبری_آسوپار
🔺 همین هفته پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبهرو شد. معترضان زیاد نبودند و شعارها هم نه تند بود و نه توهینآمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شدهاند و فریاد آنان موزون شد که «تورم، گرانی / جواب بده روحانی».
🔹 روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و حتی معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، گویا نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعارهای اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعارها را خواست امریکا نامید که از حنجره عدهای معدود بیرون آمده است!
🔺 تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند! چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟!
🔹 در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری کشور در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبریها در برابر شنیدن صدای منتقدان و معترضان زیاد دیدهایم و دولت از همه ابزارهایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوقدانی کرد و به وقتش آویزان ستارههای روی دوش سرهنگها شد تا رسانههایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماسهای پشت سر هم محدود کند.
🔺 یک روز نزد بزرگترها رفت و شکایت رسانههای منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آنها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبونهای سخنرانیهای یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید»
#بسیج_سایبری
🔺 همین هفته پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبهرو شد. معترضان زیاد نبودند و شعارها هم نه تند بود و نه توهینآمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شدهاند و فریاد آنان موزون شد که «تورم، گرانی / جواب بده روحانی».
🔹 روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و حتی معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، گویا نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعارهای اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعارها را خواست امریکا نامید که از حنجره عدهای معدود بیرون آمده است!
🔺 تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند! چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟!
🔹 در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری کشور در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبریها در برابر شنیدن صدای منتقدان و معترضان زیاد دیدهایم و دولت از همه ابزارهایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوقدانی کرد و به وقتش آویزان ستارههای روی دوش سرهنگها شد تا رسانههایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماسهای پشت سر هم محدود کند.
🔺 یک روز نزد بزرگترها رفت و شکایت رسانههای منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آنها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبونهای سخنرانیهای یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید»
#بسیج_سایبری
۵.۳k
۳۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.