ꜰᴀᴋᴇ ᴊᴀᴍɪɴ
ꜰᴀᴋᴇ ᴊᴀᴍɪɴ
ᴘʟᴀɴɴᴇᴅ ʟᴏᴠᴇ
ᴘᴀʀᴛ ۶
ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ 1
ꜱᴜᴘᴘᴏʀᴛ
════════✯
+وای آقای پارک .....من ...من ...متاسفم ....ما دیشب مست کردیم ...و من (سرش پایین داره میگه )
_خبر دارم (عاااااااا خمیازه گشید ) و من شما رو آوردم اینجا ( عاااا بازم خمینی کشید )
+متاسفم
_بخاطر این چیزای بی چیز هیچوقت متاسف نباشید
+بله متوجهم
و از روی تخت بلند شد
به خودش تکونی داد و دید تخت خونی
+آقااااای پارککک ( داد)
جمینم که تازه آنالیز تموم شده بود مثل جت بلند شد
_ب..بله خانوم کیم
+شما شب با من چیکار کردین
_من .م فقط شما رو آوردم اینجا گذاشتم
+شما دخترونگی منو گرفتیننننننننننننن
_خانم کیم چی میگید منبه شما دستم نزدم
+په این خون روی تخت چی میگه
_وقتی جمین خونروی تخت رو دید گفت
_خانوم پارک.....(خندشو کنترل میکنه ) ......شما ....شما ......عادت ماهانه شدید
+وقتی فهمید اینجوری
دل درد شدیدی به سراغش اومد و افتاد زمین
_حالتونخوبه
+میشه یولی رو صدا بزنید
_ب.باشه
جمین ویو
........
ادامهدارد
ᴘʟᴀɴɴᴇᴅ ʟᴏᴠᴇ
ᴘᴀʀᴛ ۶
ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ 1
ꜱᴜᴘᴘᴏʀᴛ
════════✯
+وای آقای پارک .....من ...من ...متاسفم ....ما دیشب مست کردیم ...و من (سرش پایین داره میگه )
_خبر دارم (عاااااااا خمیازه گشید ) و من شما رو آوردم اینجا ( عاااا بازم خمینی کشید )
+متاسفم
_بخاطر این چیزای بی چیز هیچوقت متاسف نباشید
+بله متوجهم
و از روی تخت بلند شد
به خودش تکونی داد و دید تخت خونی
+آقااااای پارککک ( داد)
جمینم که تازه آنالیز تموم شده بود مثل جت بلند شد
_ب..بله خانوم کیم
+شما شب با من چیکار کردین
_من .م فقط شما رو آوردم اینجا گذاشتم
+شما دخترونگی منو گرفتیننننننننننننن
_خانم کیم چی میگید منبه شما دستم نزدم
+په این خون روی تخت چی میگه
_وقتی جمین خونروی تخت رو دید گفت
_خانوم پارک.....(خندشو کنترل میکنه ) ......شما ....شما ......عادت ماهانه شدید
+وقتی فهمید اینجوری
دل درد شدیدی به سراغش اومد و افتاد زمین
_حالتونخوبه
+میشه یولی رو صدا بزنید
_ب.باشه
جمین ویو
........
ادامهدارد
۳.۱k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.