پارت 29
پارت 29
من: ها اره می خواهم برم تو شرکت اون کار کنم می خواهم برم دوست دختر اون بشم به تو چه برای تو مهمه بعد دوسال رگ فهمیدی زن داری نه بابا
یه چیز خورد تو دهنم امیر زد تو صورتم
از ماشین پیاده شدم
امیر دوید دنبالم
امیر: دریا گو خوردم دریا ببخشید دریا واستا دریا
زدم زیر گریه امیر بغلم کرد
امیر: ببخشید گل من ببخشید عشق امیر ببخش گو خوردم بیا بزن خودت
من: ولم کن حالم ازت بهم می خوره متنفرم ازت گم شو
امیر: ببخشید
من: ولم کن
امیر: غلط کردم خوبه
رفتیم تو ماشین
رفت به طرف هتل اصلا باهاش حرف نزدم
از ماشین پیاده شدم سوار اسانسور شدم رفتم تو اتاقم
در بستم زد تو دهن من به من گفت هرزه
لباسم با یه پیراهن تا رون پام عوض کردم ارایشم پاک کروم
رو تخت نشستم گریه کردم که صدای در اومد ولش اما بازم صدا اومد باز کردم
در باز کردم امیر بود خواستم ببندم که اومد تو بزور
من: چیکار داری برو زنگ میزنم حراست
من: ها اره می خواهم برم تو شرکت اون کار کنم می خواهم برم دوست دختر اون بشم به تو چه برای تو مهمه بعد دوسال رگ فهمیدی زن داری نه بابا
یه چیز خورد تو دهنم امیر زد تو صورتم
از ماشین پیاده شدم
امیر دوید دنبالم
امیر: دریا گو خوردم دریا ببخشید دریا واستا دریا
زدم زیر گریه امیر بغلم کرد
امیر: ببخشید گل من ببخشید عشق امیر ببخش گو خوردم بیا بزن خودت
من: ولم کن حالم ازت بهم می خوره متنفرم ازت گم شو
امیر: ببخشید
من: ولم کن
امیر: غلط کردم خوبه
رفتیم تو ماشین
رفت به طرف هتل اصلا باهاش حرف نزدم
از ماشین پیاده شدم سوار اسانسور شدم رفتم تو اتاقم
در بستم زد تو دهن من به من گفت هرزه
لباسم با یه پیراهن تا رون پام عوض کردم ارایشم پاک کروم
رو تخت نشستم گریه کردم که صدای در اومد ولش اما بازم صدا اومد باز کردم
در باز کردم امیر بود خواستم ببندم که اومد تو بزور
من: چیکار داری برو زنگ میزنم حراست
۴.۲k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.