ادامه تک پارتی جونکوک
همون موقع یادم افتاد ک وقتی کوک مرد اونا جنازه رو به ما نشون ندادن و بردنش این عادیه؟!! نمیدونم اما اصلا نزاشتن ک ما جنازه رو ببنیم ولی آخه چرا؟
صبح: پسرا واسه صبحونه نشسته. بودن کنار میز صبحانه.
ا/ ت: سلام پسرا صبحتون به خیر.
پسرا: سلام ا/ ت جان صبح تو هم بخیر.
ا/ ت: راستی شما یادتوته وقتی ک کوک مرد اونا جنازه رو به ما نشون ندادن آخه چرا .
نامجون: نمیدونم دکتور ک چیزی نگفت به ما فقط گفتن چون ایدل هستش نباید رسانه ها جنازه رو ببینن .
ا/ ت: اینکه دلیل مسخره ای هست.
یونگی: نمیدونم ولی هرچی هست دیگ نشون ندادن به ما
ا/ ت: دیگه داشتم دیونه میشدم نمیدونستم ک چیکار کنم نمیدونستم اون پیام از. طرف کیه اصلا گیج شده بودم.
یک سال بعد: الان دیگ یک سال از مرگ کوک میگذره .من دیگ به شرایط عادت کردم خب ...مجبورم.
از سرکار برگشتم یه راست رفتم رو تخت دراز کشیدم فقط خوابیدم
همین ک دو ساعت خوابیدم گوشیم زنگ خورد.
با عصبانیت : ا/ ت: معلوم نیست کدوم خریه آه
بلههه جیمین عنتر هستش.
ا/ ت: الو مضاحم چی میخوای مگه من همین چند ساعت پیش پیشت نبودم چرا زنگ میزنی ازار داری ...نخند... ببین جیمین نخند خفت میکنم ها.
چی امشب همو ببنیم؟ چرا
کارم داری! اهوم همون جای همیشگی میام پیشت اوکی ساعت ۸ . ولی آمدم کتک میزنم ها. بای
رفتم دوش گرفتم آماده شدم رفتم پیش جیمین
اونجا مثل یه کافه بود خیلی قشنگ بود.
بلهه جیمین از دو ساعت قبل آمده.
سلام مضاحم خوبی؟
جیمین: سلام ا/ ت خانم خوبم.
چه خبرااا
ا/ ت: هیچ
جیمین: راستش میخواستم باهات صحبت کنم.
ا/ ت: راجب چی؟؟؟
جیمین: راستش ... من
خیلی وقته ... که چیزه .... خب
من عاشقتم!
لایک فراموش نشهههه♥️
ادامه پارت: فردا.
#بی_تی_اس
#کلیپ
#ویسگون
#نامجون
#تهیونگ
#جیمین
#bts
صبح: پسرا واسه صبحونه نشسته. بودن کنار میز صبحانه.
ا/ ت: سلام پسرا صبحتون به خیر.
پسرا: سلام ا/ ت جان صبح تو هم بخیر.
ا/ ت: راستی شما یادتوته وقتی ک کوک مرد اونا جنازه رو به ما نشون ندادن آخه چرا .
نامجون: نمیدونم دکتور ک چیزی نگفت به ما فقط گفتن چون ایدل هستش نباید رسانه ها جنازه رو ببینن .
ا/ ت: اینکه دلیل مسخره ای هست.
یونگی: نمیدونم ولی هرچی هست دیگ نشون ندادن به ما
ا/ ت: دیگه داشتم دیونه میشدم نمیدونستم ک چیکار کنم نمیدونستم اون پیام از. طرف کیه اصلا گیج شده بودم.
یک سال بعد: الان دیگ یک سال از مرگ کوک میگذره .من دیگ به شرایط عادت کردم خب ...مجبورم.
از سرکار برگشتم یه راست رفتم رو تخت دراز کشیدم فقط خوابیدم
همین ک دو ساعت خوابیدم گوشیم زنگ خورد.
با عصبانیت : ا/ ت: معلوم نیست کدوم خریه آه
بلههه جیمین عنتر هستش.
ا/ ت: الو مضاحم چی میخوای مگه من همین چند ساعت پیش پیشت نبودم چرا زنگ میزنی ازار داری ...نخند... ببین جیمین نخند خفت میکنم ها.
چی امشب همو ببنیم؟ چرا
کارم داری! اهوم همون جای همیشگی میام پیشت اوکی ساعت ۸ . ولی آمدم کتک میزنم ها. بای
رفتم دوش گرفتم آماده شدم رفتم پیش جیمین
اونجا مثل یه کافه بود خیلی قشنگ بود.
بلهه جیمین از دو ساعت قبل آمده.
سلام مضاحم خوبی؟
جیمین: سلام ا/ ت خانم خوبم.
چه خبرااا
ا/ ت: هیچ
جیمین: راستش میخواستم باهات صحبت کنم.
ا/ ت: راجب چی؟؟؟
جیمین: راستش ... من
خیلی وقته ... که چیزه .... خب
من عاشقتم!
لایک فراموش نشهههه♥️
ادامه پارت: فردا.
#بی_تی_اس
#کلیپ
#ویسگون
#نامجون
#تهیونگ
#جیمین
#bts
۱۸.۴k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.