آدم ازیک جایی به بعددیگر
آدمازیکجاییبهبعددیگر
خودشرابهدرودیوارنمیکوبد،
ازهرچههستونیستشاکینمیشود،
ازآدمهافاصلهنمیگیرد، ازهیچکسی
دیگرمتنفرنمیشود، دیگرگریهنمیکند،
غصهنمیخورد، ازحرفِکسینمیرنجد،
دیگرشعرنمیخواند، موسیقیگوشنمیدهد،
بهکسیزنگنمیزند،
کسیهمبهاوزنگنمیزند ...
دیگرصدایی، اتفاقی، بویعطری، اسمی،
زنگِتلفنی، نامهای، خاطرهای، حرفی،
رنگِپیراهنیِحواسشراپرتنمیکند ...
آدمازیکجاییبهبعددیگرمنتظرنمیماند،
دیگرعجلهنمیکند، دیگرحوصلهاش
سرنمیرود، دیگربیقرارنمیشود…
میدانی؟!
آدمازیکجاییبهبعدفقطتماشامیکند!
- آلودهِبهتوِ
میمِمَن؛
خودشرابهدرودیوارنمیکوبد،
ازهرچههستونیستشاکینمیشود،
ازآدمهافاصلهنمیگیرد، ازهیچکسی
دیگرمتنفرنمیشود، دیگرگریهنمیکند،
غصهنمیخورد، ازحرفِکسینمیرنجد،
دیگرشعرنمیخواند، موسیقیگوشنمیدهد،
بهکسیزنگنمیزند،
کسیهمبهاوزنگنمیزند ...
دیگرصدایی، اتفاقی، بویعطری، اسمی،
زنگِتلفنی، نامهای، خاطرهای، حرفی،
رنگِپیراهنیِحواسشراپرتنمیکند ...
آدمازیکجاییبهبعددیگرمنتظرنمیماند،
دیگرعجلهنمیکند، دیگرحوصلهاش
سرنمیرود، دیگربیقرارنمیشود…
میدانی؟!
آدمازیکجاییبهبعدفقطتماشامیکند!
- آلودهِبهتوِ
میمِمَن؛
۹.۵k
۲۳ آذر ۱۴۰۱