true love part 41
یونا
حدس میزدم بخاطر ماجرای امروز لیسو با تهیونگ کار داره و نقشه ای که کشیده
فلش بک
¥ راستش نقشم اینه که من با تهدید های جزئی تهیونگ رو از یونا جدا میکنم و اون موقع میشه که تو میری تا دل یونا رو بدست بیاری و اونموقع هردو از هم متنفر میشن
بله من همه اون حرفا رو شنیده بودم . منتظر بودم تهیونگ بیاد تا واکنشش رو ببینم.
تهیونگ
اعصابم داغون بود ولی اگه من واقعا عاشق یونا باشم ، بهش میگم تا باهم حلش کنیم.
رسیدم خونه رمز در رو زدم و وارد شدم.
راوی
تهیونگ رفت و کنار یونا که روی کاناپه نشسته بود و درحال خوندن کتاب بود نشست.
_ سلام خوبی
+ سلام ممنون . اممم میگم امشبو من شام پختم یشب دیگا میریم ! راستی لیسو چیکارت داشت؟
_ ( شرح دادن کل ماجرا)
بعد از کمی مکث یونا گفت :
+ من از همچی خبر داشتم...
کم بود میدونم ولی خو حمایتا کم شده :(
حدس میزدم بخاطر ماجرای امروز لیسو با تهیونگ کار داره و نقشه ای که کشیده
فلش بک
¥ راستش نقشم اینه که من با تهدید های جزئی تهیونگ رو از یونا جدا میکنم و اون موقع میشه که تو میری تا دل یونا رو بدست بیاری و اونموقع هردو از هم متنفر میشن
بله من همه اون حرفا رو شنیده بودم . منتظر بودم تهیونگ بیاد تا واکنشش رو ببینم.
تهیونگ
اعصابم داغون بود ولی اگه من واقعا عاشق یونا باشم ، بهش میگم تا باهم حلش کنیم.
رسیدم خونه رمز در رو زدم و وارد شدم.
راوی
تهیونگ رفت و کنار یونا که روی کاناپه نشسته بود و درحال خوندن کتاب بود نشست.
_ سلام خوبی
+ سلام ممنون . اممم میگم امشبو من شام پختم یشب دیگا میریم ! راستی لیسو چیکارت داشت؟
_ ( شرح دادن کل ماجرا)
بعد از کمی مکث یونا گفت :
+ من از همچی خبر داشتم...
کم بود میدونم ولی خو حمایتا کم شده :(
۲۲۴.۴k
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.