you
part⁹
*فردا صبح*
ات ویو
کم کم چشمامو باز کردم
ساعت ⁹ صبح بود بقله جیمین بودم
آروم رفتم سمت دستشویی
و دیدم تموم شده
هوراااا
خواستم لباس عوض کنم که..
جیمین:ات
ات:*ترسیده *
جیمین:منم جیمین
ات: مثل جن ها پریدی تو صورتم
جیمین: ساعت چنده ؟
ات:⁰⁹:¹⁵
جیمین: گشنمه
ات: برو لباس بپوشم الان برات صبحونه درست میکنم
جیمین:باش
لباس هامو عوض کردم یه کراپ با شلوارک
جیمین: لباست رو پوشیدی
ات:نه خوردمش خب پوشیدمش دیگه
جیمین: مسخره
ات:آرد داری
جیمین:اره
ات:میخوام پنکیک درست کنم
جیمین:هورااااااااااااااااا
ات:کجاست
جیمین:آرد اون بالاست
ت:اوکی
*²⁰مین بعد*
حواسم به پنکیک بود که دستی دره کمرم
حلقه
ات:جیمین
جیمین: جانم
ات:میش...
تا اومدم حرف بزنم لبش رو گزاشت رو لبم
*⁸مین بعد*
بعد ⁸مین نفسم کم آوردن از هم جدا شدیم
ات:بو سوختنی نمیاد
جیمین : اره
ات:پنکیک
جیمین :من کاری نکردم
سریع گاز رو خاموش کردم
ات:کاری نکردی نه کی داشت ⁸مین کیس میرفت
جیمین: مشکله گرل فرندزم رو ببوسم
ات: بیا بخور
جیمین:چی رو * نگاه منحرفانه *
ات: خیلی منحرفی پنکیک رو میگم
*¹⁰مین بعد*
جیمین: وایی چقدر خوردم
ات:منم
جیمین:آشپزیت خوبه
ات:نظری ندارم
*ساعت ⁴:⁰⁰ عصر*
جیمین: چیپس داریم
ات: جیمین خونه خودته
جیمین: کشو زیر گاز
ات:بزار ببینم .... نداریم
جیمین: آماده شو بریم بخریم
ات: جیمین حالت خوبه ؟
جیمین: من برم حاضر شم
*³⁰مین بعد *
ات: جیمین این خوبه
جیمین:خیلی بازه
ات: این چی
جیمین :همون اولیه
ات : جیمین دیر شد
پوشیدم
جیمین:بریم
*⁴⁰مین بعد*
جیمین : رسیدیم
ات: پیاده شو
جیمین : خب از کدوم لاین شروع کنیم
ات: اون لاین ببین پودر کیک آماده داره
جیمین : باشه
جیمین ویو
یه دختره ²⁰ میخواست کیک برداره قدش نمیریسد
جیمین: بفرمایید خانومه محترم
دختره : ممنون
رفتم سمت ات
ات:بفرمایید خانومه محترم
جیمین: ات
ات: لیست خرید
چیپس شیر شیرکاکائو گوشت مرغ
بستنی نوشابه کوکاکولا حتما کوکاکولا باشه
و تخم مرغ و....
جیمین: خیلی زیادن
ات:لیست خرید های یه خونست
*پرش زمانی به ناهار رفتن رستوران *
🕷⁴لایک 🕷
🍷³کامنت🍷
🕸مرسی که خوندین 🕸
*فردا صبح*
ات ویو
کم کم چشمامو باز کردم
ساعت ⁹ صبح بود بقله جیمین بودم
آروم رفتم سمت دستشویی
و دیدم تموم شده
هوراااا
خواستم لباس عوض کنم که..
جیمین:ات
ات:*ترسیده *
جیمین:منم جیمین
ات: مثل جن ها پریدی تو صورتم
جیمین: ساعت چنده ؟
ات:⁰⁹:¹⁵
جیمین: گشنمه
ات: برو لباس بپوشم الان برات صبحونه درست میکنم
جیمین:باش
لباس هامو عوض کردم یه کراپ با شلوارک
جیمین: لباست رو پوشیدی
ات:نه خوردمش خب پوشیدمش دیگه
جیمین: مسخره
ات:آرد داری
جیمین:اره
ات:میخوام پنکیک درست کنم
جیمین:هورااااااااااااااااا
ات:کجاست
جیمین:آرد اون بالاست
ت:اوکی
*²⁰مین بعد*
حواسم به پنکیک بود که دستی دره کمرم
حلقه
ات:جیمین
جیمین: جانم
ات:میش...
تا اومدم حرف بزنم لبش رو گزاشت رو لبم
*⁸مین بعد*
بعد ⁸مین نفسم کم آوردن از هم جدا شدیم
ات:بو سوختنی نمیاد
جیمین : اره
ات:پنکیک
جیمین :من کاری نکردم
سریع گاز رو خاموش کردم
ات:کاری نکردی نه کی داشت ⁸مین کیس میرفت
جیمین: مشکله گرل فرندزم رو ببوسم
ات: بیا بخور
جیمین:چی رو * نگاه منحرفانه *
ات: خیلی منحرفی پنکیک رو میگم
*¹⁰مین بعد*
جیمین: وایی چقدر خوردم
ات:منم
جیمین:آشپزیت خوبه
ات:نظری ندارم
*ساعت ⁴:⁰⁰ عصر*
جیمین: چیپس داریم
ات: جیمین خونه خودته
جیمین: کشو زیر گاز
ات:بزار ببینم .... نداریم
جیمین: آماده شو بریم بخریم
ات: جیمین حالت خوبه ؟
جیمین: من برم حاضر شم
*³⁰مین بعد *
ات: جیمین این خوبه
جیمین:خیلی بازه
ات: این چی
جیمین :همون اولیه
ات : جیمین دیر شد
پوشیدم
جیمین:بریم
*⁴⁰مین بعد*
جیمین : رسیدیم
ات: پیاده شو
جیمین : خب از کدوم لاین شروع کنیم
ات: اون لاین ببین پودر کیک آماده داره
جیمین : باشه
جیمین ویو
یه دختره ²⁰ میخواست کیک برداره قدش نمیریسد
جیمین: بفرمایید خانومه محترم
دختره : ممنون
رفتم سمت ات
ات:بفرمایید خانومه محترم
جیمین: ات
ات: لیست خرید
چیپس شیر شیرکاکائو گوشت مرغ
بستنی نوشابه کوکاکولا حتما کوکاکولا باشه
و تخم مرغ و....
جیمین: خیلی زیادن
ات:لیست خرید های یه خونست
*پرش زمانی به ناهار رفتن رستوران *
🕷⁴لایک 🕷
🍷³کامنت🍷
🕸مرسی که خوندین 🕸
۹۸۹
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.