خیالت راحت عادت میکنی...
خیالت راحت ؛ هم عادت میکنی، هم فراموش ...
یک روز ، در حالی به خودت می آیی که گوشه ی فراغتت لم داده ای و همینطور که به آهنگِ مورد علاقه ات گوش می کنی و چای می نوشی ؛ چشمت به دلخوشی های تازه ای می افتد که برای خودت ساخته ای ! و آن لحظه تازه می فهمی معنای عادت کردن ، پذیرفتن و ساختن را ...
وقتی به تمام نداشته ها ، عادت کرده ای
نشدنی ها را پذیرفته ای و برای خودت دلخوشی
های تازه ساخته ای
یک روز ، در حالی به خودت می آیی که گوشه ی فراغتت لم داده ای و همینطور که به آهنگِ مورد علاقه ات گوش می کنی و چای می نوشی ؛ چشمت به دلخوشی های تازه ای می افتد که برای خودت ساخته ای ! و آن لحظه تازه می فهمی معنای عادت کردن ، پذیرفتن و ساختن را ...
وقتی به تمام نداشته ها ، عادت کرده ای
نشدنی ها را پذیرفته ای و برای خودت دلخوشی
های تازه ساخته ای
۹.۲k
۱۵ دی ۱۴۰۰