بادیگارد مورد علاقه ی من p2

Part 2
(زمان حال)
(سئول)
(ا.ت ویو)
خط های آخر هم نوشتم. سلام من ا.ت ام و ۲۴ سالمه. به قولی که به مامانم دادم عمل کردم و الان بادیگارد گروه بی تی اسم. اونا اولین کسایی بودن که بعد از ۱۲ سال منو خندوندن. البته معلومه که میخندونن ، چون آرمی ام .ولی اونا نمیدونن ، شما هم نگین لطفا🙂 بعد از اون اتفاق شوم دیگه با کسی خوب نبودم. حوصله ی هیچ کس رو نداشتم. و به خودم قول دادم که با بقیه سرد باشم. ولی بعد آهنگ dynamite رو شنیدم و بعدش آرمی شدم. خیلی از انتخابم راضیم. و این از خر شانسیمه که بادیگاردشونم😉 تازه باید با هم تو یه خونه باشیم تا در شب خطری تحدیدشون نکنه. و الان فقط و فقط با شما و اعضا خوبم. حتی با بنگ چان هیوک پی دی نیم هم خوب نیستم. ازش شایعه هایی شنیدم که با بیگ هیت دست به یکی کردن تی اکس تی رو جای بی تی اس بزارن. البته اعضا ی تی اکس تی هم خوبن . و من با اونا هم اوکیم. ولی زیاد خودمونی با پی دی نیم حرف نمیزنم.
خب بگذریم. امروز قراره پی دی نیم یه حرف مهم بزنه . و قراره ساعت ۵ تو سالن اصلی باشیم. اصن ببینم ساعت چنده؟ یا جد اما رضا ساعت ۴:۵۰ ئه؟؟؟؟؟ شت دیر میکنم.
(ویو راوی)
ا.ت خیلی سریع وسایلشو جمع کرد و به سمت سالن اصلی دوید. اونجا با جین ، نامجون، جیمین ، یونگی ، تهیونگ و جی هوپ مواجه شد
ا.ت: پس جونگ کوک شی گذاشت دوستان ؟
نامجون: ا.ت شی هزار بار گفتم با ما رسمی حرف نزن لطفا. موذب میشیم😅
ا.ت : آخ ببخشید دوباره یادم رفت . جونگ کوک کجاست؟
جین : نمیدونم . میتونی بری دنبالش تو خوابگاه همیشه خوابه
ا.ت : آره حتما
و به سوی خوابگاه راه افتاد
( ا.ت ویو)
وقتی رسیدم رفتم بالا تو اتاق جونگ کوک دیدم خوابه و داره خواب میبینه و هذیون میگه.
رفتم لبه ی تختش خم شدم و صداش کردم
ا.ت :جونگ کوک
جونگ کوک: تبعاهبتعبفیلالرتهبنبنهبگازکعراعزکعیقطبآیعن(زیر لب)
ا.ت : حیحیحیح😁😁😁😆😆😆 جونگ کوک شی بلند شو
جونگ کوک : آآآآم بیا بقلم
ا.ت: نمیتون.. واااای😧
( راوی ویو)
ولی جونگ کوک گوشش بدهکار نبود و یکدفعه ا.ت رو در آغوش گرمش کشید .
جونگ کوک :فقط دو دقیقه هوم؟؟؟ (آروم و ددی حالتی در حالی که نفسای گرمش رو تو گردن ا.ت خالی میکرد)(ووویی حتی تصورش هم لذت بخشه🤤)
ولی جونگ کوک نمی‌دونست در حالت خواب داره با قلب یه دختر بازی میکنه.
ا.ت : خ..خب باشه ا..الان ساعت ۴:۵۷ دقیقه است. میتونی فقط دو دقیقه اینطوری باشیم.
ادامه کامنت♡♡