•ــــﮩﮩـــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــ٨ﮩ٨ﮩﮩــــ ــ•
•ــــﮩﮩـــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــ٨ﮩ٨ﮩﮩــــ ــ•
❄️💍رمــان ڪــوچــولـــو اســتــاد💍❄️
#Part_35💜
بچه ها اومدن احوال پرسی کردیم که نشستن
نشسته بودیم که رها در گوشم گفت
"واییی رها چرا انقدر استاد نگات میکنه
یه نگاه به استاد امیر انداختم دیدم زیر چشمی داره نگام میکنه منم در گوش رها گفتم
-نمیدونم مرتیکه الاغ انگار خودش خواهر مادر نداره ایششش
رها یه تک خنده ای کرد و دیگه هیچی نگفت
بعد از کمی گپ زدن ممد یکی از همکلاسی هامون که خیلی شوخ تب بود گفت
"بچه ها بیاین جرعت حقیقت بازی کنیم
اینو گفت و همه بچه ها موافقت کردن
منم لبخنده شیطانی زدم خوب نقشه هایی واست دارم اقای استاد امیر
ممد بطری رو چرخوند که افتاد به امیر و ممد امیر گفت
"خب خب خب اقای محمد درس نمیخونی یه بلایی به سرت بیارم
همه بچه ها زدن زیر خنده که استاد امیر گفت
"ممد جرعت یا حقیقت ?
ممد بادی به قفسه سینش داد و با غرور گفت
"استاد دست کم گرفتی معلومه که جرعت
استاد مثل خودم قیافش شیطانی شد و گفت
"برو جلوی همه ادما از یکی خاستگاری کن
اینو گفت همه مون مردیم از خنده و ممد عین این بدبختا گفت
"استاد حالا ما یه چی گفتیم شما چرا انقدر جدی گرفتی
استاد با ته مونده های خنده گفت
"دیگه به من چه وقتی مغرور میشی فکر اینجاشم باش
❄️💍رمــان ڪــوچــولـــو اســتــاد💍❄️
#Part_35💜
بچه ها اومدن احوال پرسی کردیم که نشستن
نشسته بودیم که رها در گوشم گفت
"واییی رها چرا انقدر استاد نگات میکنه
یه نگاه به استاد امیر انداختم دیدم زیر چشمی داره نگام میکنه منم در گوش رها گفتم
-نمیدونم مرتیکه الاغ انگار خودش خواهر مادر نداره ایششش
رها یه تک خنده ای کرد و دیگه هیچی نگفت
بعد از کمی گپ زدن ممد یکی از همکلاسی هامون که خیلی شوخ تب بود گفت
"بچه ها بیاین جرعت حقیقت بازی کنیم
اینو گفت و همه بچه ها موافقت کردن
منم لبخنده شیطانی زدم خوب نقشه هایی واست دارم اقای استاد امیر
ممد بطری رو چرخوند که افتاد به امیر و ممد امیر گفت
"خب خب خب اقای محمد درس نمیخونی یه بلایی به سرت بیارم
همه بچه ها زدن زیر خنده که استاد امیر گفت
"ممد جرعت یا حقیقت ?
ممد بادی به قفسه سینش داد و با غرور گفت
"استاد دست کم گرفتی معلومه که جرعت
استاد مثل خودم قیافش شیطانی شد و گفت
"برو جلوی همه ادما از یکی خاستگاری کن
اینو گفت همه مون مردیم از خنده و ممد عین این بدبختا گفت
"استاد حالا ما یه چی گفتیم شما چرا انقدر جدی گرفتی
استاد با ته مونده های خنده گفت
"دیگه به من چه وقتی مغرور میشی فکر اینجاشم باش
۲.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.