𝑃𝑎𝑟𝑡 24

+با خودش حرف بزن شاید دلیلی داشته
/چه با آرامش میگی
+من؟
/کس دیگه جز تو تو خونه هس؟
+عام نه...
/انگار عاشق شدن بازیه
+نه بابا این چه حرفیه منظورم اینه که کسی که عاشق هس هیچ وقت به کسی که عاشقشه خیانت نمیکنه و تنهاش نمیزاره
/چه توضیحات کاملی
+بی ادب دارم بهت کمک میکنم بعد تو داری منو مسخره می‌کنی
/خخخ اوک مرسی باهام حرف زدی
+خواهش میکنم خب من میرم تو اتاقم بخوابم
/اوکی خوابالو بگیر بخواب
+فعلا

رفتم تو اتاقم دزار کشیدم و که کم کم چشام گرم شد و خوابم برد...

بعد چند دقیقه با صدای زنگ گوشیم از خواب پریدم و به صفحه گوشیم نگاه کردم...کوک بود!

+الو
_سلام ا/ت خوبی
+سلام جانکوک خوبم مرسی تو چطوری
_خوبم ممنون
+کاری داشتی
_عام اره میای شب بریم رستوران
+امم اره
_پس ساعت هفت میام دنبالت
+باش فعلا
_فعلا

گوشی رو قطع کردم که یهو در با شتاب باز شد که از ترس سکته کردم...از پشتش سوزی نمایان شد و با شتاب پرید رو تخت و با حالت لوسی گفت

/که قرار گذاشتی...
+زهرمارررر...آدم بودنو یاد نگرفتی...
/بحث و عوض نکن...بگو عاشقشی
+با این کاری که کردی هیچیو بهت نمیگم
/یاااا من همه چیو بهت گفتم تو بهم نمیگی عوضی
+اوففف باش...( در حال گفتن ماجرا )

/باید بهش بله بگی...
+وایستا بهم زمان داده
/همین امشب باید بهش بگی...
+همین امشب؟
/ااارهههه
+نخیرم
/مرض و نخیرم...
+هنوز مطمئن نیستم
/ول من هستم

به ساعت کردم شتتتتت ساعت شیشههه
+واااای دیرههه
/چی دیره؟
+ساعت شیشه
/خب؟...
+گف ساعت هفت دم درهههه
/پس سریع لباساتو عوض کن
+باش برو بیرون بپوشم
/چی میپوشی...
+لباس...
/اسکل می‌دونم لباس میپوشی چه مدل لباس میپوشی
+برو بیرون بپوشم بیام نشونت بدم
/اوففف باش بابا

ادامه دارد...