[ دیدار اول . پارت یازدهم ]
[ دیدار اول . پارت یازدهم ]
☆ همون موقع ناشناس دوم یک دستمال از جیبش در آورد و تاریکی
[ از زبان چویا ]
وقتی چشمام رو باز کردم دیدم توی یه اتاقم و دهنم رو بستن ، به یک جا بستنم میخواستم دستمال رو از روی صورتم بیارم بیرون که یکی اومد تو اتاق
ناشناس : به به میبینم ایندفعه هم چیز خوبی شکار کردم
☆ دستمال چویا رو از دهنش آورد پایین
ناشناس : چی شده کوچولو ترسیدی ؟
چویا : .......
ناشناس : حرف بزن
☆ چویا حرفی نمیزد ، ناشناس رفت و از کمدش یک تفنگ در آورد فشنگش رو گذاشت و رفت پیش چویا ، چویا با دیدن تفنگ ترس تو تنش جمع شد
☆ ناشناس تفنگ رو گذاشت رو سر چویا و خم شد و گفت : حالا حرف میزنی یا نه
چویا ( با ترس ) با من چیکار دارید به قرآن اشتباه گرفتید
ناشناس : میخوای نمیری ؟
چویا : آره آره هر کاری بگید میکنم
ناشناس : پس یکی از مامور های ما شو * تفنگ رو از رو سرش برداشت *
چویا : ولی من محبتم کار نمیکنه و دفاع از خود بلد نیستم
ناشناس : مشکلی نیست ، پیش تاچیهارا محبتت رو تقویت میکنی و دفاع و حمله رو یاد میگیری
ناشناس : فقط یه چیزی .........
★ ادامه دارد ★
_____________________________
یو ها ها ها ها ( این چند روز زیاد پارت میدممم)
☆ همون موقع ناشناس دوم یک دستمال از جیبش در آورد و تاریکی
[ از زبان چویا ]
وقتی چشمام رو باز کردم دیدم توی یه اتاقم و دهنم رو بستن ، به یک جا بستنم میخواستم دستمال رو از روی صورتم بیارم بیرون که یکی اومد تو اتاق
ناشناس : به به میبینم ایندفعه هم چیز خوبی شکار کردم
☆ دستمال چویا رو از دهنش آورد پایین
ناشناس : چی شده کوچولو ترسیدی ؟
چویا : .......
ناشناس : حرف بزن
☆ چویا حرفی نمیزد ، ناشناس رفت و از کمدش یک تفنگ در آورد فشنگش رو گذاشت و رفت پیش چویا ، چویا با دیدن تفنگ ترس تو تنش جمع شد
☆ ناشناس تفنگ رو گذاشت رو سر چویا و خم شد و گفت : حالا حرف میزنی یا نه
چویا ( با ترس ) با من چیکار دارید به قرآن اشتباه گرفتید
ناشناس : میخوای نمیری ؟
چویا : آره آره هر کاری بگید میکنم
ناشناس : پس یکی از مامور های ما شو * تفنگ رو از رو سرش برداشت *
چویا : ولی من محبتم کار نمیکنه و دفاع از خود بلد نیستم
ناشناس : مشکلی نیست ، پیش تاچیهارا محبتت رو تقویت میکنی و دفاع و حمله رو یاد میگیری
ناشناس : فقط یه چیزی .........
★ ادامه دارد ★
_____________________________
یو ها ها ها ها ( این چند روز زیاد پارت میدممم)
۲.۲k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.