پارت20
داشتین فیلم ترسناک میدیدن که
ا/ت:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
*از ترس جیمینو بغل کرد
جیمین:ا/ت خوبی؟
ا/ت:اون صحنه رفت؟؟؟؟؟؟؟؟
جیمین:نه نه نرفت هنوز مونده تو همینجا بمون*الکی
ا/ت:اها باشه*با ترس
تهیونگ :الان فازت چیه میخوای ا/ت توی بغلت باشه*توی گوشش با عصبانیت
جیمین:من هر کاری میکنم که ا/ت مال من بشه نظر تو و کوک اصلا برام مهم نیست*توی گوشش
کوک:ا/ت صحنه تموم شد بیا دیگه*تیک عصبی
ا/ت:اها م..ممن..ممنون
*فیلم تموم شد همه رفتن بخوابن ا/ت و کوک و جیمین و تهیونگ نشسته بودن
ا/ت: من نمیتونم برم بخوابم
جیمین:چرا
ا/ت:میترسم خبب اصن از پله هام نمیتونم برم بخوابم
تهیونگ:میخوای بیای پیش من بخوابی
کوک:نوووچ بیا پیش من بخواب
ا/ت:چی میگین شما نمیشه که
جیمین:میخوای بری تو توی اتاق من بیام پیشت بخوابم؟
ا/ت:جیمینا الان نظر تو با اون دوتا چه فرقی داره ؟نوچ نه
جیمین:خب توکه هیچکدومو قبول نمیکنی
ا/ت:من میرم خونه دوستم یش اون میخوابم
ویمینکوک«سوهووو؟؟؟؟؟؟؟*با داد
ا/ت:چرا چرت میگی سوهو خر کی اگه میخواستم پیش سوهو بخوابم پیش شما میخوابیدم:///
کوک:اها پس دختره
ا/ت:اره
جیمین:خب الان میخوای من برسونمت؟
ا/ت:اگه خسته نیستی باشه
تهیونگ:من میام
کوک:منم میام ذهنم یکم از فیلم دور شه
*رفتم سوار ماشین شدن رفتن ا/ت و رسوندن موقع برگشت به خونه
کوک:تا کی قراره ادامه داشته باشه؟*جدی
تهیونگ:راجب چی حرف میزنی
کوک:بیاین خودمونو گول نزنیم عشقمون نسبت بع ا/ت
جیمین:نمیدونم چی بگم
کوک:ی نظریه دیگه هم دارم اومدیم دیدیم ا/ت خودش عاشق یکی از ماها شد چیکار کنیم حالا خودمون سه تا هم نی یکی از ما سه تا قراره دیگه دشمن هم بشیم؟
جیمین:.........
تهیونگ:دست خودمون نیست عشق چشامونو کور کرده و دیگه مثل قبل رفیق نیستیم
جیمین:ولی من واقعا عاشق اونم
کوک:فکر کردی ما نیستیم؟
تهیونگ:بخاطر این عشقمون ممکنه گروه از هم بپاشه
.......................
خب بچه ها من تا پارت 20 گذاشتم و الان دیگه میزارمتون توی خماری:)
از این پارت به بعد قراره کلی اتفاق بیوفته و اره دیگه................خمار بمونین بای:)
ا/ت:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
*از ترس جیمینو بغل کرد
جیمین:ا/ت خوبی؟
ا/ت:اون صحنه رفت؟؟؟؟؟؟؟؟
جیمین:نه نه نرفت هنوز مونده تو همینجا بمون*الکی
ا/ت:اها باشه*با ترس
تهیونگ :الان فازت چیه میخوای ا/ت توی بغلت باشه*توی گوشش با عصبانیت
جیمین:من هر کاری میکنم که ا/ت مال من بشه نظر تو و کوک اصلا برام مهم نیست*توی گوشش
کوک:ا/ت صحنه تموم شد بیا دیگه*تیک عصبی
ا/ت:اها م..ممن..ممنون
*فیلم تموم شد همه رفتن بخوابن ا/ت و کوک و جیمین و تهیونگ نشسته بودن
ا/ت: من نمیتونم برم بخوابم
جیمین:چرا
ا/ت:میترسم خبب اصن از پله هام نمیتونم برم بخوابم
تهیونگ:میخوای بیای پیش من بخوابی
کوک:نوووچ بیا پیش من بخواب
ا/ت:چی میگین شما نمیشه که
جیمین:میخوای بری تو توی اتاق من بیام پیشت بخوابم؟
ا/ت:جیمینا الان نظر تو با اون دوتا چه فرقی داره ؟نوچ نه
جیمین:خب توکه هیچکدومو قبول نمیکنی
ا/ت:من میرم خونه دوستم یش اون میخوابم
ویمینکوک«سوهووو؟؟؟؟؟؟؟*با داد
ا/ت:چرا چرت میگی سوهو خر کی اگه میخواستم پیش سوهو بخوابم پیش شما میخوابیدم:///
کوک:اها پس دختره
ا/ت:اره
جیمین:خب الان میخوای من برسونمت؟
ا/ت:اگه خسته نیستی باشه
تهیونگ:من میام
کوک:منم میام ذهنم یکم از فیلم دور شه
*رفتم سوار ماشین شدن رفتن ا/ت و رسوندن موقع برگشت به خونه
کوک:تا کی قراره ادامه داشته باشه؟*جدی
تهیونگ:راجب چی حرف میزنی
کوک:بیاین خودمونو گول نزنیم عشقمون نسبت بع ا/ت
جیمین:نمیدونم چی بگم
کوک:ی نظریه دیگه هم دارم اومدیم دیدیم ا/ت خودش عاشق یکی از ماها شد چیکار کنیم حالا خودمون سه تا هم نی یکی از ما سه تا قراره دیگه دشمن هم بشیم؟
جیمین:.........
تهیونگ:دست خودمون نیست عشق چشامونو کور کرده و دیگه مثل قبل رفیق نیستیم
جیمین:ولی من واقعا عاشق اونم
کوک:فکر کردی ما نیستیم؟
تهیونگ:بخاطر این عشقمون ممکنه گروه از هم بپاشه
.......................
خب بچه ها من تا پارت 20 گذاشتم و الان دیگه میزارمتون توی خماری:)
از این پارت به بعد قراره کلی اتفاق بیوفته و اره دیگه................خمار بمونین بای:)
۱۱.۸k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.