دختر گوجو فصل دوم پارت: ۱
۵ سال بعد تولد اکینا ~~~
گوجو: من کیک ۱۰ طبقه سفارش داده بودم
مگومی : کدوم اسکلی میخواد اون کیک رو بخوره ؟
گوجو: بابای خدا بیامرزت
مگومی: خدا بیامرزه
گوجو: خدا که نمی امرزه ولی ولش کن بزار در آتش جهنم بسوزه
* اون سر دنیا توجی با شیطان در حال آوردن بچه ۱۳۴۵۶*
مگومی : اکینا کو؟؟؟
اکینا : بابا؟
گوجو: جونم عزیزم ؟
اکینا: عمو نانامی منو دعوا کرد * اشک ریختن*
گوجو:چه گوهی خورد ؟؟؟
سوکونا: یعنی کسی به این بچه بگه بالای چشمت ابرو مادرشو****
گوجو: * در آوردن عینکش بندش *
سوکونا: * بالا زدن آستین و رفتن به سوی نانامی *
مگومی : خدا به خیر بیاره
اکینا : بابا ..
گوجو: جونم ؟
اکینا : منو اینجا تنها نزار
سوکونا: این حرفا اثرات لوس بزرگ کردن بچه
گوجو: تو خفه
* اکینا رو بغل کرد ، مثل عکس دوم پارت *
نانامی : گو__ * سوکونا چنان نانامی رو زد که عقیم شد *
گوجو : ترتیبشو دادی ؟
سوکونا: بله
گوجو: خوبه ، پرنسس بریم خونه ؟
اکینا : بریم
تولد ~~~
* گوجو در حال بندری رقصیدن ، مگومی که مسته داره مخ گربه سر کوچه رو میزنه ، نانامی که رفته تو کما ، می می و نوبارا هم دارن غیبت مردم رو میکنن ، یوتا یوجی و سوکونا با اکینا دارن اون وسط با گوجو میرقصیدن*
مگومی : عشقم بیا بریم تو اتاق ناز نکن * به گربه سر کوچه داره میگه *
گربه : خدایا بندگان اسکلت رو شفا بده
سوکونا: الهی امین
گوجو با صدای بلند گفت: دوستان !! شام امشب دستپخت منههه!!!
سوکونا: خدایا خودت به ما رحم کن
اکینا : دستپخت بابا حرف نداره!
گوجو: به این میگن بچه خوب
گوجو: من کیک ۱۰ طبقه سفارش داده بودم
مگومی : کدوم اسکلی میخواد اون کیک رو بخوره ؟
گوجو: بابای خدا بیامرزت
مگومی: خدا بیامرزه
گوجو: خدا که نمی امرزه ولی ولش کن بزار در آتش جهنم بسوزه
* اون سر دنیا توجی با شیطان در حال آوردن بچه ۱۳۴۵۶*
مگومی : اکینا کو؟؟؟
اکینا : بابا؟
گوجو: جونم عزیزم ؟
اکینا: عمو نانامی منو دعوا کرد * اشک ریختن*
گوجو:چه گوهی خورد ؟؟؟
سوکونا: یعنی کسی به این بچه بگه بالای چشمت ابرو مادرشو****
گوجو: * در آوردن عینکش بندش *
سوکونا: * بالا زدن آستین و رفتن به سوی نانامی *
مگومی : خدا به خیر بیاره
اکینا : بابا ..
گوجو: جونم ؟
اکینا : منو اینجا تنها نزار
سوکونا: این حرفا اثرات لوس بزرگ کردن بچه
گوجو: تو خفه
* اکینا رو بغل کرد ، مثل عکس دوم پارت *
نانامی : گو__ * سوکونا چنان نانامی رو زد که عقیم شد *
گوجو : ترتیبشو دادی ؟
سوکونا: بله
گوجو: خوبه ، پرنسس بریم خونه ؟
اکینا : بریم
تولد ~~~
* گوجو در حال بندری رقصیدن ، مگومی که مسته داره مخ گربه سر کوچه رو میزنه ، نانامی که رفته تو کما ، می می و نوبارا هم دارن غیبت مردم رو میکنن ، یوتا یوجی و سوکونا با اکینا دارن اون وسط با گوجو میرقصیدن*
مگومی : عشقم بیا بریم تو اتاق ناز نکن * به گربه سر کوچه داره میگه *
گربه : خدایا بندگان اسکلت رو شفا بده
سوکونا: الهی امین
گوجو با صدای بلند گفت: دوستان !! شام امشب دستپخت منههه!!!
سوکونا: خدایا خودت به ما رحم کن
اکینا : دستپخت بابا حرف نداره!
گوجو: به این میگن بچه خوب
۶.۴k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.