تک پارتی جیمین
تک پارتی جیمین
درخواستی. وقتی بدون اجازه میری پارتی
ویو ات
جیمین صبح رفت شرکت منم خونه تنها بودم حوصله سر رفته بود گوشیم زنگ خورد دیدم لارا
ات. سلام خر شرک
لارا. سلام بز کوهی
لارا. می یای ساعت هشت بریم پارتی
ات. آره هستم
لارا . اوکی آدرس می فرستم میبینمت بای
ات . بای
پرش زمانی ساعت ۶
ات.
بلند شدم یه دوش ۱۵ مینی گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم یه لباس خوشگل پوشیدم یه ارایش کردم وااااای چه دافی شدم
ادمین. اعتماد به سقفت منو کشته🤣🤣🤣
جیمین. کارم تو شرکت تموم شد رفتم خونه ولی کسی خونه نبود نشستم تا ات بیاد حرف بزنیم
ات. ساعت ۱۲ شب بود خیلی لارا مست بود بردمش خونشون و رفتم خونه و با چهره ی اعتباری جیمین مواجه شدم
جیمین. تا این وقت شب کجا بودیییی. ( با داد)
ات . رفتم بار با لارا اگر دیر کردم به خاطر این بود که لارا مست کرده بود بردمش خونه
جیمین. نباید اجازه میگرفتی
جیمین. حالا باید تنبهت کنم
حمله ور لباش شد آنقدر محکم مک میزد که لب ات خون اومد شروع کرد به کیس مارک کردن
ابقیش با ذهن کثیف خودتون😈😈😈
و تمام
فقط برام خبر اومده ات دوقلو بارداره🤣🤣🤣🤣
و تمام
درخواستی دارید بگید❤️❤️❤️🎀🎀🎀
درخواستی. وقتی بدون اجازه میری پارتی
ویو ات
جیمین صبح رفت شرکت منم خونه تنها بودم حوصله سر رفته بود گوشیم زنگ خورد دیدم لارا
ات. سلام خر شرک
لارا. سلام بز کوهی
لارا. می یای ساعت هشت بریم پارتی
ات. آره هستم
لارا . اوکی آدرس می فرستم میبینمت بای
ات . بای
پرش زمانی ساعت ۶
ات.
بلند شدم یه دوش ۱۵ مینی گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم یه لباس خوشگل پوشیدم یه ارایش کردم وااااای چه دافی شدم
ادمین. اعتماد به سقفت منو کشته🤣🤣🤣
جیمین. کارم تو شرکت تموم شد رفتم خونه ولی کسی خونه نبود نشستم تا ات بیاد حرف بزنیم
ات. ساعت ۱۲ شب بود خیلی لارا مست بود بردمش خونشون و رفتم خونه و با چهره ی اعتباری جیمین مواجه شدم
جیمین. تا این وقت شب کجا بودیییی. ( با داد)
ات . رفتم بار با لارا اگر دیر کردم به خاطر این بود که لارا مست کرده بود بردمش خونه
جیمین. نباید اجازه میگرفتی
جیمین. حالا باید تنبهت کنم
حمله ور لباش شد آنقدر محکم مک میزد که لب ات خون اومد شروع کرد به کیس مارک کردن
ابقیش با ذهن کثیف خودتون😈😈😈
و تمام
فقط برام خبر اومده ات دوقلو بارداره🤣🤣🤣🤣
و تمام
درخواستی دارید بگید❤️❤️❤️🎀🎀🎀
۹۳۱
۰۸ آذر ۱۴۰۳