part 18
قاضی:طبق چیز هایی که گفتع شد متهم پشیمون بوده نگرانش بودم دستش رو شیکمش بود حالش انگار خیلی بد بود قاضی:جناب جئون جونگ کوک طبق مدت زمان زندان بودن آزاد میشه خندیدم همون موقع جونگ کوک بیهوش شد من:جونگ کوک رفتم بغلش کردم من:جونگ کوکم چشماتو باز کن رویه دستش خون بود من:کمک جونگ کوک چشماتو باز کن همون موقع دونفر اومدن بردنش ماشینشو برداشتم و رفتم من:خانوم یکیو به اسم جونگ کوک آوردن اینجا خانوم:بله بردنش اتاق عمل رفتم منتظر موندم دکتر اومد من:دکتر حال دوست پسر من چطوره دکتر:چاقو خورده بوده و زخمشو خودش بسته بوده الانم بخیه زدیم و الان منتقلش میکنیم بخش من:باشه آوردنش بیرون رفتم سراغ تختش من:جونگ کوکم نزاشتن برم تو پرستار:خانوم اینجا بمونید من:ولی من میخوام بمونم پیشش پرستارو زدم کنار و همونجا وایسادم سرمشو زدن رفتن صندلی گذاشتم کنار تختش نشستم دستشو گرفتم من:مگه نگفتم مراقب خودت باش چیکار کردی با خودت اگه طوریت میشد من چیکار میکردم هان حق نداری از این به بعد تنهام بزاری بلند شد نشستم کنار تختش دستمو رو صورتش کشیدم همون موقع زمزمه کرد کوک:ماریا تو اینجایی؟ من:آره عشقم همینجام چشماشو باز کرد من:جونگ کوک خوبی کوک:آره خوبم عشقم خواست بلند شع من:نه بلند نشو کوک:چیزی نیست میخوام تکیه بدم کمکش کردم تکیه داد رفتم تو بغلش کوک:دلم برات تنگ شده بود من:منم همینطور عزیزدلم کوک:دیگه پیشتم بلندم کرد آروم نشوندم رو پاش نگاش کردم دستمو رو صورتش کشیدم اونم یه دستشو پشت گوشیم گذاشت به لبام نگاه کرد زبونشو کشید به لب پایینم و لباشو به لب پایینم چسبوند لب پایینمو مک زد منم لب بالاشو مک میزدم با آرامش هم من هم اون باهم همراهی میکردیم چقدر دلم واسش تنگ شده بود نفس کم آوردیم و جدا شدیم پیشونیشو چسبوند به پیشونیم
یک سال بعد
منو جونگ کوک رفتیم آمریکا همونجام ازدواج کردیم و داریم زندگی میکنیم اونم یه نمایشگاه ماشین زد هم اونجا هم تو کره رفته بودیم دو نفری جنگل هردومون لباسامون سفید بود من یه پیرن سفید که تا رون پام بود پوشیده بودم با یه کفش سفید اونم یه پیرن دکمه دار سفید با شلوار پوشیده بود
یک سال بعد
منو جونگ کوک رفتیم آمریکا همونجام ازدواج کردیم و داریم زندگی میکنیم اونم یه نمایشگاه ماشین زد هم اونجا هم تو کره رفته بودیم دو نفری جنگل هردومون لباسامون سفید بود من یه پیرن سفید که تا رون پام بود پوشیده بودم با یه کفش سفید اونم یه پیرن دکمه دار سفید با شلوار پوشیده بود
۲۲.۳k
۰۷ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.