ارباب سختگیر!

part ⅙
روی صندلی نشستم که پنکیک های که درست کرده بودو جلوم گذاشت!
پنکیک هایی که با مربای آلبالو خیلی خوشمزه تر میشدن!
چنگال که کنار ظرف بودو برداشتمو تکه ای از اون پنکیکا که مستر جعون درست کرده بودو تست کردم.
با استرس بهم نگاه می‌کرد و پاشو تکون میداد!
خیلی کیوت شده بود!
کوک:چی شد؟
بد مزس؟
خوب شده؟
مزش چطوره؟
خنده کوتاهی کردمو گفتم:
مگه میشه چیزی که مستر جعون درست کرده باشه بد بشه؟
با این حرفم یه ژست خفن گرفت :
معلومه خب!
خندیدم که اومدو پیشونیشو به پیشونیم چسبوند:بیب میدونی من فقط برای تو کیوتم ولی برای بقیه.
ات:ارباب جعون سختگیر!
کوک:افرین بیب
بهش نگاه میکردم که زنگ خونه ب صدا در اومد..
ادامه دارد.....‌