پارت5:
پارت5:
ویو ا/ت
دیدم ک تهیونگ هم داخل بار و داره با یک
دختر میرقصه خیلی توجه نکردم ک
جنیس گفت خب ا/ت چی میخوری
ا/ت: هرچی تو خوردی منم میخورم
جنیس:خب اوکیه
ویو تهیونگ
دیدم ک ا/ت هم همراه یک دختر
اومده بود بار فک کنم دوستش بود
رفتم سمتشون ک ا/ت مست کرده بود
ک یهو دوستش اومد و گفت وایی چ مرد جذابی
اونم مست کرده بود خیلی خودشو بهم میچسبوند
ویو ا/ت دیدم تهیونگ اومد کنارم نشست
و من بهش توجهی نکردم
تهیونگ گفت سلام چ خوشگل شدی
خیلی سرد گفتم مرسی
تهیونگ گفت چیزی شده من ناراحتت کردم
ا/ت: نه ولی یک سوال دارم قربان ...
یهو تهیونگ حرفم و قطع کرد و گفت
اول اینکه قربان نه بهم بگو تهیونگ بعدشم
آره میدونم میخای بپرسی ک چرا با اون دختر
رقصیدم
ا/ت: گفتم ارع
تهیونگ:مگ مشکلی هست ک با یک دختر
برقصم
ا/ت: نه منظوری نداشتم
تهیونگ : نه بابا من ک ناراحت نشدم
ویو ا/ت
دیدم ک جنیس زیادی مست کرده بود
و یک پسر رفت سمتش و هم دیگه رو بوسیدن
رفتم ک یهو تهیونگ دستم و کشید و گفت
اهم آم ببخشید منظور خاصی نداشتم
میخای کجا بری ا/ت هیچی برم جنیس و
جمع کنم
تهیونگ آها باش برو
ویو تهیونگ این دفعه دیگه میبرمش عمارتم
و اونو مال خودم میکنم
ا/ت: جنیس بیا بریم رفتیم از بار بیرون ک
یهو لیونگ و دیدم و لیونگ اومد سمتم و گفت
سلام ا/ت خوبی
ا/ت : ارع مرسی تو خوبی.
راستی من اسمتو نمیدونم
لیونگ: گفتم اسمم لیونگ
ا/ت: آها خوشبختم
ک یهو تهیونگ اومد با دیدن لیونگ تهیونگ
دوباره عصبی شد و رفت سمتش و گفت
دوباره تو
لیونگ: عا پس توهم بار بودی
تهیونگ: فضولیش ب تو نیومده
لیونگ: خب ا/ت داری میری یا اینکه تازه
میخوای بری بار؟
ا/ت : نه دارم برمیگردم
لیونگ: آها ولی میشه بمونی آخه من تازه اومدم
تهیونگ: وقتی این حرفو به ا/ت زد بیشتر
عصبی شدم و گفتم نخیر نمیشه
ک یهو ا/ت تعجب کرد و گفت چرا؟
تهیونگ جواب ا/ت و نداد و گفت لیونگ
بیا بریم کارت دارم ( با نیشخند)
لیونگ: ها چی شدع نکنه باز دلت هوس
دعوا کرده
تهیونگ نه بیا بریم میخام چیزی بت بگم کار
خواسی نیس
لیونگ :باشه
تهیونگ: چرا اینقدر به پرو پای ا/ت میپیچی؟
ها نکنه دوسش داری ( نیشخند)
لیونگ : به تو چه اگر داشته باشم چی؟
میخای چیکار کنی؟
تهیونگ : ببین نمیخام مشکلی پیش بیاد و
دوباره باهم .....
ویو ا/ت
دیدم ک تهیونگ هم داخل بار و داره با یک
دختر میرقصه خیلی توجه نکردم ک
جنیس گفت خب ا/ت چی میخوری
ا/ت: هرچی تو خوردی منم میخورم
جنیس:خب اوکیه
ویو تهیونگ
دیدم ک ا/ت هم همراه یک دختر
اومده بود بار فک کنم دوستش بود
رفتم سمتشون ک ا/ت مست کرده بود
ک یهو دوستش اومد و گفت وایی چ مرد جذابی
اونم مست کرده بود خیلی خودشو بهم میچسبوند
ویو ا/ت دیدم تهیونگ اومد کنارم نشست
و من بهش توجهی نکردم
تهیونگ گفت سلام چ خوشگل شدی
خیلی سرد گفتم مرسی
تهیونگ گفت چیزی شده من ناراحتت کردم
ا/ت: نه ولی یک سوال دارم قربان ...
یهو تهیونگ حرفم و قطع کرد و گفت
اول اینکه قربان نه بهم بگو تهیونگ بعدشم
آره میدونم میخای بپرسی ک چرا با اون دختر
رقصیدم
ا/ت: گفتم ارع
تهیونگ:مگ مشکلی هست ک با یک دختر
برقصم
ا/ت: نه منظوری نداشتم
تهیونگ : نه بابا من ک ناراحت نشدم
ویو ا/ت
دیدم ک جنیس زیادی مست کرده بود
و یک پسر رفت سمتش و هم دیگه رو بوسیدن
رفتم ک یهو تهیونگ دستم و کشید و گفت
اهم آم ببخشید منظور خاصی نداشتم
میخای کجا بری ا/ت هیچی برم جنیس و
جمع کنم
تهیونگ آها باش برو
ویو تهیونگ این دفعه دیگه میبرمش عمارتم
و اونو مال خودم میکنم
ا/ت: جنیس بیا بریم رفتیم از بار بیرون ک
یهو لیونگ و دیدم و لیونگ اومد سمتم و گفت
سلام ا/ت خوبی
ا/ت : ارع مرسی تو خوبی.
راستی من اسمتو نمیدونم
لیونگ: گفتم اسمم لیونگ
ا/ت: آها خوشبختم
ک یهو تهیونگ اومد با دیدن لیونگ تهیونگ
دوباره عصبی شد و رفت سمتش و گفت
دوباره تو
لیونگ: عا پس توهم بار بودی
تهیونگ: فضولیش ب تو نیومده
لیونگ: خب ا/ت داری میری یا اینکه تازه
میخوای بری بار؟
ا/ت : نه دارم برمیگردم
لیونگ: آها ولی میشه بمونی آخه من تازه اومدم
تهیونگ: وقتی این حرفو به ا/ت زد بیشتر
عصبی شدم و گفتم نخیر نمیشه
ک یهو ا/ت تعجب کرد و گفت چرا؟
تهیونگ جواب ا/ت و نداد و گفت لیونگ
بیا بریم کارت دارم ( با نیشخند)
لیونگ: ها چی شدع نکنه باز دلت هوس
دعوا کرده
تهیونگ نه بیا بریم میخام چیزی بت بگم کار
خواسی نیس
لیونگ :باشه
تهیونگ: چرا اینقدر به پرو پای ا/ت میپیچی؟
ها نکنه دوسش داری ( نیشخند)
لیونگ : به تو چه اگر داشته باشم چی؟
میخای چیکار کنی؟
تهیونگ : ببین نمیخام مشکلی پیش بیاد و
دوباره باهم .....
۱۹.۴k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.