آب نبات شیرین روزای تلخ
آب نبات شیرین روزای تلخ
۱۱ پارت اخر
لی لی: خوب چیه مگه کار ندا ی صدام میکنه بایییی
سونگمین:الو الو
نفس عمیقی کشیدم و گسید خاموش کردم خوابیدم
۲ سال بعد......
سونگمین؛ بیا دیگه دیر چاگیا
ا_ت : امدم امدم
ویو ا_ت
منو سونگمین الان یک ساله که قرار گذاشتیم و الان میخوایم بریم بار و من هنوز آماده نشدم اون پایین وایساده و منو صدا میکنه
ویو سونگمین
ا_ت خیلی دیر کرده بود که بعد ز چند دقیقه داشت از پله ها میومد پایین انقدر که خوشگل شده بود دهنم وا مونده بود
ا_ت: خوب بریم بریم
سونگمین:......
ا_ت: اوپا چیشده
دستشو جلوی صورتم تکون داد که به خودم امدم
سونگمین:هیچ بیا بریم
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
رسیدیم به بار پیاده شدم در ا_ت رو باز کردم دستشو گرفتم و پیاده شد در ماشینو قفل کردم برای اینکه بتونن دوست پسر داره دستمو دور کمرش گذاشتم و وارد بار شدیم
ویو ا_ت به آخر پارتی
ا_ت: هووووهوووو خیلی خوبع
من خیلی نوشیدنی خورده بودم و مست بودم
اخراش که سونگمینم مست بود هر دوتا عین حتما میخندیدیم
ویو سونگمین
منو ا_ت اصلا تو حال خودمو نبودیم پارتی تموم شد به زور خودمونو به ماشین رسوندیم من خودمو جمع جور کردم تا بتونم رانندگی کنم
ا_ت: هی سونگمین امشب جذاب شدیااا هییی(خنده)
چرای قرمز شده بود منم ماشینو نگه داشتم و نگاهی به ا_ت انداختم
دلم میخواست ببوسم پس به خودم نه نگفتم کمر بندمو باز کردم رفتم روی ا_ت و
.......... کار های الله محمدی
رسیدیم خونه گرفتیم خوابیدیم و ۲ سال بعدش صاحب دوتا بچه دوقولو شدیم که یکی کیم سونگی هوانگ دایون بود
امید وارم لذت برده باشین
۱۱ پارت اخر
لی لی: خوب چیه مگه کار ندا ی صدام میکنه بایییی
سونگمین:الو الو
نفس عمیقی کشیدم و گسید خاموش کردم خوابیدم
۲ سال بعد......
سونگمین؛ بیا دیگه دیر چاگیا
ا_ت : امدم امدم
ویو ا_ت
منو سونگمین الان یک ساله که قرار گذاشتیم و الان میخوایم بریم بار و من هنوز آماده نشدم اون پایین وایساده و منو صدا میکنه
ویو سونگمین
ا_ت خیلی دیر کرده بود که بعد ز چند دقیقه داشت از پله ها میومد پایین انقدر که خوشگل شده بود دهنم وا مونده بود
ا_ت: خوب بریم بریم
سونگمین:......
ا_ت: اوپا چیشده
دستشو جلوی صورتم تکون داد که به خودم امدم
سونگمین:هیچ بیا بریم
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
رسیدیم به بار پیاده شدم در ا_ت رو باز کردم دستشو گرفتم و پیاده شد در ماشینو قفل کردم برای اینکه بتونن دوست پسر داره دستمو دور کمرش گذاشتم و وارد بار شدیم
ویو ا_ت به آخر پارتی
ا_ت: هووووهوووو خیلی خوبع
من خیلی نوشیدنی خورده بودم و مست بودم
اخراش که سونگمینم مست بود هر دوتا عین حتما میخندیدیم
ویو سونگمین
منو ا_ت اصلا تو حال خودمو نبودیم پارتی تموم شد به زور خودمونو به ماشین رسوندیم من خودمو جمع جور کردم تا بتونم رانندگی کنم
ا_ت: هی سونگمین امشب جذاب شدیااا هییی(خنده)
چرای قرمز شده بود منم ماشینو نگه داشتم و نگاهی به ا_ت انداختم
دلم میخواست ببوسم پس به خودم نه نگفتم کمر بندمو باز کردم رفتم روی ا_ت و
.......... کار های الله محمدی
رسیدیم خونه گرفتیم خوابیدیم و ۲ سال بعدش صاحب دوتا بچه دوقولو شدیم که یکی کیم سونگی هوانگ دایون بود
امید وارم لذت برده باشین
۴.۷k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.