پارت ۱

ویو لیا

لباس مدرسه رو پوشیدم داشتم صبحونه میخوردم که یکی در و زد حتما باز اون بود نمیدونم چرا این چند روز هی یکی یه گل و شیرینی میزاره دم در و میره واقعا میخوام بدونم کیه و برای چی این کار ومیکنه رفتم در و باز کردم یه جعبه و گل رز بود دور گل یه نامه بود جعبه و گل و برداشتم گذاشتم روی میز نامه رو از روی گل در اوردم بازش کردم توش نوشته بود

_امیدوارم از اون سگ کوچولو خوب مراقبت کنی راستی یکم دیگه کلاست شروع میشه میدونم خیلی دوست داری بدونی من کی هستم برای همین بزودی قراره همو ببینیم مراقب خودت باش فرشته کوچولوی من

وقتی نامه رو خوندم رفتم و جعبه رو باز کردم توش یه سگ کوچولوی گوگولی بود من عاشق سگام

+اخه چه نازی نظرت چیه اسمت و بزارم یوکی ها

یوکی :پارسسسسس

+فکر کنم یکم غذای سگ داشته باشم

رفتم از توی کابینت یکم غذای سگ برداشتم و داخل کاسه گذاشتم دادم بخوره یکم ابم براش توی یه کاسه ی دیگه گذاشتم دادم بهش فکر کنم خیلی گشنه بود همه ی غذا رو خورد

+من دیگه باید برم باید توی خونه تنها باشی زود بر میگردم وقتی برگشتم برات کلی چیز خوشمزه میخرم باشه

یوکی:پارسسسسسس

+خداحافظ کوچولو

از توی خونه امدم بیرون داشتم راه میرفتم که هیونجین و دیدم

+سلام خر

هیونجین: چطوری بز

+مثل همیشه عالیی

هیونجین:برای امتحان خوندی

+اره تو چی

هیونجین :کم و بیش

+خوبه

هیونجین : راستی هنوزم برات نامه میاد

+اره امروزم برام یه سگ فرستاد

هیونجین :میدونی کیه

+نه

هیونجین :خب رسیدیم مدرسه توی امتحان موفق باشی

+ممنونم تو هم همینطور

رفتیم توی کلاس و شروع به دادن امتحان کردیم

ویو جیهوپ

یه چند روزی میشه که عاشق یه دختره شدم جوری که نمیتونم روی کارام تمرکزکنم هر روز براش یه گل و شیرینی مینویسم و به همراه یه نامه میزارم دم در خونه اش حتا یه بار وقتی رفت مدرسه توی خونه اش دوربین گذاشتم هر روز بهش نگاه میکردم الانم دارم بهش نگاه میکنم وقتی سگ و دید خیلی خوشحال شد وقتی خند هاش و میبینم دلم میخواد بخورمش

_چرا این دختر انقدر کیوته (اروم)

جونگ :چیزی گفتی

_نه فقط زهنم درگیره

جونگ:باز داری به اون دختره فکر میکنی

_اره دخترِ خیلی کیوتیه

جونگ: داداش الان از بس به گوشیت نگاه کردی چشات رفت

_چی کار کنم خب عاشق شدم

جونگ:بد جورم عاشق شدی

_میدو.......

که صدای در حرفمو قط کرد اون ............


اسلاید ۲ لیا

اسلاید ۳ سگی که جیهوپ به لیا داد