برای زینب...این روزا خبر های زیادی در مورد سگ گردانی تو ف
برای زینب...این روزا خبر های زیادی در مورد سگ گردانی تو فضای مجازی پر شده
و کلیپ های مختلف پخش میشه...
اما هیچ کس مثل ام زينب نمیتونه اهمیت برخورد با #سگ گردانی رو درک کنه...
چرا!؟
ماجرا از اینجا شروع شد...
زینبِ دو سال و نیمه ما که تازه یه ماه بود از پوشک گرفته بودنش و خودش میگفت ، تابستون سه سال پیش برای گردش با مامانش میرن بیرون...
به سر کوچه که رسیدن، سگی که صاحبش قلاده اش رو باز کرده بود و آزادانه راه میرفت به زینب(دو سال و نیمه) حمله میکنه...
با صدای جیغ زینب و مامانش، سگش رو برمیداره و میره...
اون میره
اما حالا زهرا (ام زينب) میمونه و دختر بچه ای که تازه مشکلاتش شروع شده...
زینب از ترس دچار بیماری خود ایمنی میشه...
همه ی موهای نازدونه میریزه...
و دوباره به پوشک بر میگرده...
.
من کپشن رو دارم مدیریت میکنم که دل نسوزونه...
اما شما فرض کن بجای شونه کردن موهای دخترت و بافتنش، از آخرین مژه های نازدونه ات عکس بگیری و بگی :
ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز
گوشهی چشم تو دنباله کش لشگر ناز
حتی اگه دو تا مونده باشه...
به جای گرفتن مو از روی برس از روی بالشت سرش جمع کنی...
گذر از این روزای سخت
سخت تر تعاریف این واژه بوده...
هر تغییری در زندگی، اگر با فرهنگ همراه نباشه
زیان های جبران ناپذیری میتونه داشته باشه.
مثل همین پدیده ی #سگ_گردانی ...
هر وقت خواستید حامی حقوق( #حیوانات دارای صاحبان بی #فرهنگ) بشین خودتون رو بزارین جای زهرا و تصور کنین آرزوی بافتن موهای دخترتون رو باید فعلا نگه دارید...
و غصه هاتون رو لبخند کنین برای دخترتون تا قوی بمونه...
و کلیپ های مختلف پخش میشه...
اما هیچ کس مثل ام زينب نمیتونه اهمیت برخورد با #سگ گردانی رو درک کنه...
چرا!؟
ماجرا از اینجا شروع شد...
زینبِ دو سال و نیمه ما که تازه یه ماه بود از پوشک گرفته بودنش و خودش میگفت ، تابستون سه سال پیش برای گردش با مامانش میرن بیرون...
به سر کوچه که رسیدن، سگی که صاحبش قلاده اش رو باز کرده بود و آزادانه راه میرفت به زینب(دو سال و نیمه) حمله میکنه...
با صدای جیغ زینب و مامانش، سگش رو برمیداره و میره...
اون میره
اما حالا زهرا (ام زينب) میمونه و دختر بچه ای که تازه مشکلاتش شروع شده...
زینب از ترس دچار بیماری خود ایمنی میشه...
همه ی موهای نازدونه میریزه...
و دوباره به پوشک بر میگرده...
.
من کپشن رو دارم مدیریت میکنم که دل نسوزونه...
اما شما فرض کن بجای شونه کردن موهای دخترت و بافتنش، از آخرین مژه های نازدونه ات عکس بگیری و بگی :
ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز
گوشهی چشم تو دنباله کش لشگر ناز
حتی اگه دو تا مونده باشه...
به جای گرفتن مو از روی برس از روی بالشت سرش جمع کنی...
گذر از این روزای سخت
سخت تر تعاریف این واژه بوده...
هر تغییری در زندگی، اگر با فرهنگ همراه نباشه
زیان های جبران ناپذیری میتونه داشته باشه.
مثل همین پدیده ی #سگ_گردانی ...
هر وقت خواستید حامی حقوق( #حیوانات دارای صاحبان بی #فرهنگ) بشین خودتون رو بزارین جای زهرا و تصور کنین آرزوی بافتن موهای دخترتون رو باید فعلا نگه دارید...
و غصه هاتون رو لبخند کنین برای دخترتون تا قوی بمونه...
۷.۶k
۲۳ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.