ادامه پارت ۵۱
ادامه پارت ۵۱
ویو کوک
پشیمون از کارم بودم .
کوک : هیچ وقت اون عوضی رو برای بر هم زدن حال تو نمیبخشم . اون باعث شد تو تا مدت زیادی خود واقعی و درستت رو پنهون کنی و همیشه خشن و فراری از عشق باشی.
ته : دیگه برام مهم نیست. اون برای من تموم شده بود ، اگر هم الان حرفی در موردش زدم برای این بود که تو رو از این سوءتفاهم در بیارم(لبخند)
کوک : ببخشید که زود قضاوت کردم و تند شدم(ناراحت و آروم)
ته : نه جونگ کوکا. اگر هم الان نمیگفتم...بلاخره باید یه روزی روش میکردم ؛ چه خوب که همین حالا تموم شد.
کوک : م... میگم که...ش..شرکت نمیری!؟(لبخند)
ته : چرا ولی دیر تر :)
کوک : [=
ویو کوک
پشیمون از کارم بودم .
کوک : هیچ وقت اون عوضی رو برای بر هم زدن حال تو نمیبخشم . اون باعث شد تو تا مدت زیادی خود واقعی و درستت رو پنهون کنی و همیشه خشن و فراری از عشق باشی.
ته : دیگه برام مهم نیست. اون برای من تموم شده بود ، اگر هم الان حرفی در موردش زدم برای این بود که تو رو از این سوءتفاهم در بیارم(لبخند)
کوک : ببخشید که زود قضاوت کردم و تند شدم(ناراحت و آروم)
ته : نه جونگ کوکا. اگر هم الان نمیگفتم...بلاخره باید یه روزی روش میکردم ؛ چه خوب که همین حالا تموم شد.
کوک : م... میگم که...ش..شرکت نمیری!؟(لبخند)
ته : چرا ولی دیر تر :)
کوک : [=
۳.۰k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.