پارت ۱
سلام من وواِما هستم ولی بهم اِمامیگن به دبیرستان میرم دورگه هستم یه رگم فرانسوی یه رگم هم کره ای هس یه داداش دارم که دوقلو ایم اسمش شوگا (بل شوگا خودمون) هس پدرو مادرمون مافیان ولی منو داداشم علاقه ای نداریم پدرو مادرم میخواد مارو هم به کار خودشون بکشن .... منو داداشم تو فرانسه زندگی میکنیم باهم کار میکنیم و.... ولی پدر مادرم رفتن به کره معرفی تموم(خوشگلا گفته بودم کاملشو اینجا میزارم)........*امروز پدرم بهم زنگ زدو گف که پارتی گرفته خواستمبگمکه نمخوایم بیایم تهدیدم کرد😑 منم مجبور شدم قبول کنم شوگا رفتع بود سره کار منم بهش زنگ زدم و بعد چند ساعت اصرار گفباش شب*شام رو حاضر کردم ک شوگا اومد اِما:سلاااااام دلبرررررررر زیباااااا شوگا:سلام😐بعدشوگا میشینه سر سفره بعد شام میخوابن و صبح زود میرن فرود گاه شبش به کره میرسن اما:شوگا به نظرت دوباره اون پسره احمق اومده شوگا:اگه اومده باشه هم تو از پیشم تکون نخور(میفمین کدوم پسر)اما:مگه مجسمم شوگا:برا خودت میگمااا
الان میرم پارته بعد رو هم بزارم امروز میخوام زیادیشو بزارم چون شنبه که درس دارم ولی فک کنم فردا هم میتونم بزارم
الان میرم پارته بعد رو هم بزارم امروز میخوام زیادیشو بزارم چون شنبه که درس دارم ولی فک کنم فردا هم میتونم بزارم
۳۹.۵k
۱۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.