♡مافیا ددی من ♡
♡مافیا ددی من ♡
Part 23
(از زبان جونگ کوک)
جونگ کوک : اگه باهات ازدواج کنم ا/ ت رو رها می کنی ؟
جیسو : اره
جونگ کوک : باشه فقط
جیسو :فقط چی؟
جونگ کوک :فقط بزار باهاش حرف بزنم
جیسو :باشه الان میگم بازش کنن
وقتی بازش کردن خواست بیاد بقلم که خورد زمین انقدر پاهاش زخم بود که نمی تونست راه بره
منم سری رفتم سمتش و همون طور که روی زمین بودیم بقلش کردم و اونم داشت گریه می کرد دم گوشش گفتم
جونگ کوک : سسسس اروم باش چیزی نیست من دوباره میایم پیشت
ا/ ت : قول میدی؟
جونگ کوک :اره
و صورتشو اوردم بالا و لبامو گذاشتم روی لباش و اروم مک می زدم
که جیسو گفت
جیسو : خیله خب بسه دیگه
فهمیدم بد زور حسودیش شده
و ا/ ت رو ازم جدا کردن
حمایت.....؟ 💜
Part 23
(از زبان جونگ کوک)
جونگ کوک : اگه باهات ازدواج کنم ا/ ت رو رها می کنی ؟
جیسو : اره
جونگ کوک : باشه فقط
جیسو :فقط چی؟
جونگ کوک :فقط بزار باهاش حرف بزنم
جیسو :باشه الان میگم بازش کنن
وقتی بازش کردن خواست بیاد بقلم که خورد زمین انقدر پاهاش زخم بود که نمی تونست راه بره
منم سری رفتم سمتش و همون طور که روی زمین بودیم بقلش کردم و اونم داشت گریه می کرد دم گوشش گفتم
جونگ کوک : سسسس اروم باش چیزی نیست من دوباره میایم پیشت
ا/ ت : قول میدی؟
جونگ کوک :اره
و صورتشو اوردم بالا و لبامو گذاشتم روی لباش و اروم مک می زدم
که جیسو گفت
جیسو : خیله خب بسه دیگه
فهمیدم بد زور حسودیش شده
و ا/ ت رو ازم جدا کردن
حمایت.....؟ 💜
۱۷.۳k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.