p2
فردا(عصر)
تانیا ویو
منو جونگ کوک میخواستیم تایجو رو غافلگیر کنیم یه رستوران انتخاب کردیم اونجارو کامل تزئین کردیم تقریبا کل کار ها رو کرده بودیم که زنگ زدم آجوما
×الو سلام خانم
+آجوما تای جو رو به رستوران.....بیار
×بله حتما
(آجوما )
اه فکر کرده من حوصله دارم هی بچه بد عنقش رو ببرم این ورو اون ور
خب اسنپ میگیرم میفرستمش
(بیست دقیقه بعد)
×ببین تایجو این آقا میرسونت
_کجا
×خودت میری میفهمی
(۱۰ دقیقه بعد در ماشین)
(تایجو ویو)
زیاد نیست که داخل ماشینم خیلی جای ترسناقیه(ترسناکیه)اینجا لو نموخوام
بعد چند دگیگه...
تانیا ویو
منو جونگ کوک میخواستیم تایجو رو غافلگیر کنیم یه رستوران انتخاب کردیم اونجارو کامل تزئین کردیم تقریبا کل کار ها رو کرده بودیم که زنگ زدم آجوما
×الو سلام خانم
+آجوما تای جو رو به رستوران.....بیار
×بله حتما
(آجوما )
اه فکر کرده من حوصله دارم هی بچه بد عنقش رو ببرم این ورو اون ور
خب اسنپ میگیرم میفرستمش
(بیست دقیقه بعد)
×ببین تایجو این آقا میرسونت
_کجا
×خودت میری میفهمی
(۱۰ دقیقه بعد در ماشین)
(تایجو ویو)
زیاد نیست که داخل ماشینم خیلی جای ترسناقیه(ترسناکیه)اینجا لو نموخوام
بعد چند دگیگه...
۱.۴k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.