بسم الله الرحمن الرحیم
- و تو آن هنگام که ما به موسی مقام نبوت و فرمان الهی عطا کردیم در جانب غربی کوه طور اصلا نبودی و حضور نداشتی (و حکایت او به وحی بر تو روشن گردید).
45 - و لیکن ما امم و قبایلی را بیافریدیم که عمر دراز یافتند (و همه را به غفلت و جهالت به سر بردند و این خبرها کهنه شد و ما مجددا به تو وحی کردیم) و نیز تو میان اهل مدین نبودی که اینک آیات ما را (درباره آنان) بر اینان (اهل مکه) تلاوت میکنی و لیکن ماییم که (تو را لایق پیمبری دانسته) به رسالت فرستادیم (و به وحی خود از هر چیزت آگاه کردیم).
46 - و تو وقتی که ما (به موسی) ندا کردیم در جانب کوه طور نبودی و لیکن (وحی قصص موسی و سایر رسل به مقتضیات) لطف پروردگار توست (به تو) تا قومی را که بر آنان پیمبر منذری پیش از تو نیامده (و کتاب آسمانی به دست ندارند از خدا) بترسانی، باشد که متذکر شوند (و راه هدایت پیش گیرند).
47 - و تا اگر بلا و عذابی به موجب کردار زشت خودشان به آنها رسید نگویند: پروردگارا، چرا برای ما رسولی نفرستادی تا آیات تو را پیروی کنیم و از اهل ایمان شویم؟
48 - پس هنگامی که (رسول) حق از جانب ما به آنها آمد گفتند: چرا به این رسول مانند موسی معجزاتی (نظیر عصا و ید بیضا و الواح تورات) داده نشد؟ آیا این مردم از این پیش به موسی هم (با همه این معجزات) کافر نشدند که گفتند: این دو (قرآن و تورات) سحر و جادوگری است که پشتیبان یکدیگرند و گفتند: ما به همه اینها سخت بیایمان و بیعقیدهایم؟
49 - بگو: پس شما اگر راست میگویید کتابی که از این دو کتاب آسمانی (تورات و قرآن) خلق را بهتر هدایت کند از جانب خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم.
50 - پس اگر به تقاضای تو جواب نتوانند داد در این صورت بدان که این مردم تنها پیرو هوای نفسند و کیست (ستمگر و) گمراهتر از آن کسی که راه هدایت خدا را رها کرده و از هوای نفس خود پیروی کند؟ البته خدا قوم ستمکار را (پس از اتمام حجت) هرگز هدایت نخواهد کرد.
45 - و لیکن ما امم و قبایلی را بیافریدیم که عمر دراز یافتند (و همه را به غفلت و جهالت به سر بردند و این خبرها کهنه شد و ما مجددا به تو وحی کردیم) و نیز تو میان اهل مدین نبودی که اینک آیات ما را (درباره آنان) بر اینان (اهل مکه) تلاوت میکنی و لیکن ماییم که (تو را لایق پیمبری دانسته) به رسالت فرستادیم (و به وحی خود از هر چیزت آگاه کردیم).
46 - و تو وقتی که ما (به موسی) ندا کردیم در جانب کوه طور نبودی و لیکن (وحی قصص موسی و سایر رسل به مقتضیات) لطف پروردگار توست (به تو) تا قومی را که بر آنان پیمبر منذری پیش از تو نیامده (و کتاب آسمانی به دست ندارند از خدا) بترسانی، باشد که متذکر شوند (و راه هدایت پیش گیرند).
47 - و تا اگر بلا و عذابی به موجب کردار زشت خودشان به آنها رسید نگویند: پروردگارا، چرا برای ما رسولی نفرستادی تا آیات تو را پیروی کنیم و از اهل ایمان شویم؟
48 - پس هنگامی که (رسول) حق از جانب ما به آنها آمد گفتند: چرا به این رسول مانند موسی معجزاتی (نظیر عصا و ید بیضا و الواح تورات) داده نشد؟ آیا این مردم از این پیش به موسی هم (با همه این معجزات) کافر نشدند که گفتند: این دو (قرآن و تورات) سحر و جادوگری است که پشتیبان یکدیگرند و گفتند: ما به همه اینها سخت بیایمان و بیعقیدهایم؟
49 - بگو: پس شما اگر راست میگویید کتابی که از این دو کتاب آسمانی (تورات و قرآن) خلق را بهتر هدایت کند از جانب خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم.
50 - پس اگر به تقاضای تو جواب نتوانند داد در این صورت بدان که این مردم تنها پیرو هوای نفسند و کیست (ستمگر و) گمراهتر از آن کسی که راه هدایت خدا را رها کرده و از هوای نفس خود پیروی کند؟ البته خدا قوم ستمکار را (پس از اتمام حجت) هرگز هدایت نخواهد کرد.
۳.۳k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.