رویای من. پارت 5
رویای من. پارت 5
( این سوک )
رسیدم خونه . کلید رو از کیفم در اوردم و در رو باز کردم . کفش هامو در اوردم گذاشتم تو جا کفشی و رفتم سمت اتاق لباس فرمم رو عوض کردم و لباس معمولی پوشیدم از اونجایی که امروز اولین رو ز مدرسه ام تو این شهر بود تصميم گرفتم تکالیفم رو زود بنویسم
تا لای کتابو باز کردم خمیازه ام گرفت
این سوک : هوووف خوابم میاد ؛ وقت دارم بزار برم بخوابم امروز خیلی خسته شدم...
( پرش زمانی به فردا )
با صدای الارم گوشیم بیدار شدم رفتم دستشویی و کار های لازم رو کردم اومدم بیرون و لباس فرمم رو پوشیدم کیفم رو برداشتم و شروع کردم به راه افتادن
( پرش زمانی به 5 دقیقه بعد )
رسیدم مدرسه و وارد شدم
جینا: سلاممم اونیییی
این سوک : اونیی؟
جینا: اره دیگه تو از من بزرگتری !
این سوک : فقط دوماه
جینا : همون دیگه ولش کن بیا بریم سر کلاس
این سوک : باشه
رفتیم و وارد کلاس شدیم
( جونگکوک )
سر کلاس بودم که دیدم این سوک با جینا اومدن
این سوک : سلام اقای جئون
کوک : منو به این اسم صدا نکن
این سوک : پس چه اسمی؟
کوک : کوکی یا کوک
این سوک : باشه
این سوک : سلام اقای کوک
کوک : اقا هم نگو...
این سوک: ب...باشه
این سوک: سلام کوک
کوک : سلام
( این سوک )
روی نیمکت نشستم کیفم رو گذاشتم پایین
کوک : تو با جینا دوستی ؟
این سوک : اره ؛ چطور؟
کوک : هیچی همینجوری .
اقای چانگ سو وارد کلاس شد
اقای چانگ سو :...
( این سوک )
رسیدم خونه . کلید رو از کیفم در اوردم و در رو باز کردم . کفش هامو در اوردم گذاشتم تو جا کفشی و رفتم سمت اتاق لباس فرمم رو عوض کردم و لباس معمولی پوشیدم از اونجایی که امروز اولین رو ز مدرسه ام تو این شهر بود تصميم گرفتم تکالیفم رو زود بنویسم
تا لای کتابو باز کردم خمیازه ام گرفت
این سوک : هوووف خوابم میاد ؛ وقت دارم بزار برم بخوابم امروز خیلی خسته شدم...
( پرش زمانی به فردا )
با صدای الارم گوشیم بیدار شدم رفتم دستشویی و کار های لازم رو کردم اومدم بیرون و لباس فرمم رو پوشیدم کیفم رو برداشتم و شروع کردم به راه افتادن
( پرش زمانی به 5 دقیقه بعد )
رسیدم مدرسه و وارد شدم
جینا: سلاممم اونیییی
این سوک : اونیی؟
جینا: اره دیگه تو از من بزرگتری !
این سوک : فقط دوماه
جینا : همون دیگه ولش کن بیا بریم سر کلاس
این سوک : باشه
رفتیم و وارد کلاس شدیم
( جونگکوک )
سر کلاس بودم که دیدم این سوک با جینا اومدن
این سوک : سلام اقای جئون
کوک : منو به این اسم صدا نکن
این سوک : پس چه اسمی؟
کوک : کوکی یا کوک
این سوک : باشه
این سوک : سلام اقای کوک
کوک : اقا هم نگو...
این سوک: ب...باشه
این سوک: سلام کوک
کوک : سلام
( این سوک )
روی نیمکت نشستم کیفم رو گذاشتم پایین
کوک : تو با جینا دوستی ؟
این سوک : اره ؛ چطور؟
کوک : هیچی همینجوری .
اقای چانگ سو وارد کلاس شد
اقای چانگ سو :...
۱۵.۹k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.