(اون یه خوناشامه!)فیک جونگ کوک پارت سوم
های با جنبه ها بیان
......
یک سال یعد با ترس و بدبختی زندگی کردم و هنوز از جونگ کوک میترسم تا اینکه بچه بدنیا اومد واقعا خیلی خوب بود برای اونم که شده باید زندگی کنم!
-پاشووو لیدیی بلند شو بچم گشنشه +بزار بخوابم -تنبیهت کنم؟ اومد شلوارمو جر داد و شرتمو پاره کرد عضوشو واردم کرد +اهههه جونگ کوککک -اینجوری خوبه حالا بخواب +نکن🥺 -هیش بخواب لبمو بوس ریزی زد منم لبخند زدم و چشمامو بستم و وقتی باز کردم دیدم تو یه اتاق زندانی شدم +اینجا کجاست هقق من کجاام جیغغغغغ *چتههههه +من کجام🥺 * تو جونگ کوکو کشتی برادرمو کشتی تو یه عوضییی +چی داری میگی * ازت انتقام میگیرم یهو دیدم بچه رو اوردن دادن بهش و اون بهش نههههه نههههه +جیغغغغ نههه ولش کنننن بچمووو ول کنننن -چی داری میگی😐 سری بلند شدم اون اون.. یه خواب بود نگاه به جونگ کوک کردم دیدم سالمه و یه نگاه به بچه که خواب بود -بیب خواب بد دیدی!؟ +😭😭ارههه جونگ کوک منو گرفت تو بغلش و نوازش کرد - من هستم اروم باش هییش اروم دیگه -خواب دیدم هقق که..که تو یه ااتاق بودم و ...و جیمین اومد و گفت تورو کشتم و میخواد انتقام بگیره و جلو چشمام بچمونو -بسه دیگه نمیخوام بشنوم +..-نمیزارم همچین روزی بیاد بعد لبشو کذاشت روی لبم منم چشمامو بستم و با ولع همراهی کردم اروم اروم لباساشو دراوردو منم لخت کامل کرد و بغلم کرد موهامو ریخت روی صورتم +عههه -بانمک شدی بیب +جونگ کوک -بله +بله نگوو -همم جونمم!! +میشه امشب سه تایی بریم پارک!؟ -نه نمیشه +اها -ساعت چن بریم؟ +هییی ساعت 6 -اعتادت بانوی من هردو خندیدیم و من خودلخود لبشو بوسیدم یکم خجالت کشیدم برای همین تو بغلش قایم شدم -کجااا بیا بالا ببینممم +نه -میگم بیا بیبی +نمیخوامم -نمیخوای؟؟؟ خودت خواستی یهو موهامو گرفت و کشید +جیغغغ اییی -ساکت بچم بیدار شد +نکننن - پس بیا بالا اومدم روبروش و نگاهش کردم اومد نزدیکم و بوسیدم و پاهامو نوازش کرد همینجوری بهم نگا میکردیم یکم خجالت کشیدم -بیب+هوم - بیبی+چیه - ا/ت +.. -ا/تت +بله -ا/تتتتت +جونم -عاشقتم تا اخر +عاها هم من.منم بهم نگاه کردیم و خواستیم همو ببوسییم که...ادامه دارد🍷❤️
......
یک سال یعد با ترس و بدبختی زندگی کردم و هنوز از جونگ کوک میترسم تا اینکه بچه بدنیا اومد واقعا خیلی خوب بود برای اونم که شده باید زندگی کنم!
-پاشووو لیدیی بلند شو بچم گشنشه +بزار بخوابم -تنبیهت کنم؟ اومد شلوارمو جر داد و شرتمو پاره کرد عضوشو واردم کرد +اهههه جونگ کوککک -اینجوری خوبه حالا بخواب +نکن🥺 -هیش بخواب لبمو بوس ریزی زد منم لبخند زدم و چشمامو بستم و وقتی باز کردم دیدم تو یه اتاق زندانی شدم +اینجا کجاست هقق من کجاام جیغغغغغ *چتههههه +من کجام🥺 * تو جونگ کوکو کشتی برادرمو کشتی تو یه عوضییی +چی داری میگی * ازت انتقام میگیرم یهو دیدم بچه رو اوردن دادن بهش و اون بهش نههههه نههههه +جیغغغغ نههه ولش کنننن بچمووو ول کنننن -چی داری میگی😐 سری بلند شدم اون اون.. یه خواب بود نگاه به جونگ کوک کردم دیدم سالمه و یه نگاه به بچه که خواب بود -بیب خواب بد دیدی!؟ +😭😭ارههه جونگ کوک منو گرفت تو بغلش و نوازش کرد - من هستم اروم باش هییش اروم دیگه -خواب دیدم هقق که..که تو یه ااتاق بودم و ...و جیمین اومد و گفت تورو کشتم و میخواد انتقام بگیره و جلو چشمام بچمونو -بسه دیگه نمیخوام بشنوم +..-نمیزارم همچین روزی بیاد بعد لبشو کذاشت روی لبم منم چشمامو بستم و با ولع همراهی کردم اروم اروم لباساشو دراوردو منم لخت کامل کرد و بغلم کرد موهامو ریخت روی صورتم +عههه -بانمک شدی بیب +جونگ کوک -بله +بله نگوو -همم جونمم!! +میشه امشب سه تایی بریم پارک!؟ -نه نمیشه +اها -ساعت چن بریم؟ +هییی ساعت 6 -اعتادت بانوی من هردو خندیدیم و من خودلخود لبشو بوسیدم یکم خجالت کشیدم برای همین تو بغلش قایم شدم -کجااا بیا بالا ببینممم +نه -میگم بیا بیبی +نمیخوامم -نمیخوای؟؟؟ خودت خواستی یهو موهامو گرفت و کشید +جیغغغ اییی -ساکت بچم بیدار شد +نکننن - پس بیا بالا اومدم روبروش و نگاهش کردم اومد نزدیکم و بوسیدم و پاهامو نوازش کرد همینجوری بهم نگا میکردیم یکم خجالت کشیدم -بیب+هوم - بیبی+چیه - ا/ت +.. -ا/تت +بله -ا/تتتتت +جونم -عاشقتم تا اخر +عاها هم من.منم بهم نگاه کردیم و خواستیم همو ببوسییم که...ادامه دارد🍷❤️
۵۴.۵k
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.