ازدواج اجباری part1
سلام این یه چند پارتی کوتاه هست پارت اول رو میذارم اگه دوست داشتین ادامه بدم با لایک ها و کامنت هاتون منو خوشحال کنید f=f
کیم ات : باز رسمای چرت قراره منو بدبخت کنن آخه چرا
واقعا چند نفر از دختر و پسرای اجداد مون مث من بدبخت شدن؟ میگید خب وقتی دوس نداری باهاش ازدواج کنی چرا خودتو نمی کشی یا فرار نمی کنی؟ من عاشق خانوادمم و عاشق این زندگیم دلیلی نداره بخاطر ازداوج اجباری ترکش کنم! بیچاره نامجون که عاشقانه عاشق دوست دخترشه
درسته که من دوستش دارم ولی به عنوان یه پسر عمو! بنظرم ازدواج دختر عمو ها و پسر عمو ها بزرگ ترین اشتباهه چون اونا مثل خواهر برادرا کنار همن :) گرچه تک پسر عموم کمترین علاقه ای از روی خواهر ی به من داره و فک میکنه همش تقصیر منه که از دوست دخترش جدا شده فقط به دلیل اینکه پافشاری نمیکنم که این ازدواج سر نگیره ! چون عاشق خانوادمم و دوست ندارم از دست من ناراحت شن حتی به قیمت اینکه به آرزو هام هیچ وقت نرسم:) می دونین وقتی دوستم ازم پرسید که بین عشقت و خانوادت کی رو انتخاب می کنی؟ و من گفتم خانوادم چون اونا همیشه و در هر صورت پشتمن و هنوز هم همینو میگم
یک هفته از ازدواج مون میگذره و اون هیچ توجه ای به من نمیکنه آخه چه گناهی کردم شب که میاد خونه بدون اینکه جواب سوال هامو بده میره داخل اتاقش یا تو گوشیش یا کتابش یا خواب اون هیچ وقت به منو باور نداشت ولی من همیشه حسایی به اون داشتم ولی خب بخاطر قوانین خودم جلشو میگرفتم
یه عشق یه طرفه وقتی از طرف معشوقش سردی بگیره نابود میشه:) می دونید که چی میگم؟ اون بدون اینکه بهم توجه کنه که من همسرشم میاد از دوست دخترش برام میگه که چکارای می کنه از این بد ترهم هست مگه تا این که یک شب با چشمای گریون اومد خونه و گفت که دوست دخترش داشته بازیش می داد و گریه می کرد می دونم چه دردی میکشه درکش می کنم چون خودمم اینا رو کشیدم اون شب مست بود و همش چرت و پرت میگفت فک می کرد من لونام و برای آرامشش هیچی نمیگفتم تا اینکه منو برد....
ادامه دارد
اوکی چرا فک میکنین جمله هام باهم هم خوانی ندارن داخل کامنتا بگین 😂😂😂😂😂♥️♥️♥️💜🙂
کیم ات : باز رسمای چرت قراره منو بدبخت کنن آخه چرا
واقعا چند نفر از دختر و پسرای اجداد مون مث من بدبخت شدن؟ میگید خب وقتی دوس نداری باهاش ازدواج کنی چرا خودتو نمی کشی یا فرار نمی کنی؟ من عاشق خانوادمم و عاشق این زندگیم دلیلی نداره بخاطر ازداوج اجباری ترکش کنم! بیچاره نامجون که عاشقانه عاشق دوست دخترشه
درسته که من دوستش دارم ولی به عنوان یه پسر عمو! بنظرم ازدواج دختر عمو ها و پسر عمو ها بزرگ ترین اشتباهه چون اونا مثل خواهر برادرا کنار همن :) گرچه تک پسر عموم کمترین علاقه ای از روی خواهر ی به من داره و فک میکنه همش تقصیر منه که از دوست دخترش جدا شده فقط به دلیل اینکه پافشاری نمیکنم که این ازدواج سر نگیره ! چون عاشق خانوادمم و دوست ندارم از دست من ناراحت شن حتی به قیمت اینکه به آرزو هام هیچ وقت نرسم:) می دونین وقتی دوستم ازم پرسید که بین عشقت و خانوادت کی رو انتخاب می کنی؟ و من گفتم خانوادم چون اونا همیشه و در هر صورت پشتمن و هنوز هم همینو میگم
یک هفته از ازدواج مون میگذره و اون هیچ توجه ای به من نمیکنه آخه چه گناهی کردم شب که میاد خونه بدون اینکه جواب سوال هامو بده میره داخل اتاقش یا تو گوشیش یا کتابش یا خواب اون هیچ وقت به منو باور نداشت ولی من همیشه حسایی به اون داشتم ولی خب بخاطر قوانین خودم جلشو میگرفتم
یه عشق یه طرفه وقتی از طرف معشوقش سردی بگیره نابود میشه:) می دونید که چی میگم؟ اون بدون اینکه بهم توجه کنه که من همسرشم میاد از دوست دخترش برام میگه که چکارای می کنه از این بد ترهم هست مگه تا این که یک شب با چشمای گریون اومد خونه و گفت که دوست دخترش داشته بازیش می داد و گریه می کرد می دونم چه دردی میکشه درکش می کنم چون خودمم اینا رو کشیدم اون شب مست بود و همش چرت و پرت میگفت فک می کرد من لونام و برای آرامشش هیچی نمیگفتم تا اینکه منو برد....
ادامه دارد
اوکی چرا فک میکنین جمله هام باهم هم خوانی ندارن داخل کامنتا بگین 😂😂😂😂😂♥️♥️♥️💜🙂
۵۹.۸k
۰۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.