نیکلاس:ا/ت رو براید استایل بغل کردم درسته باهاش مشکل داشت
نیکلاس:ا/ت رو براید استایل بغل کردم درسته باهاش مشکل داشتم ولی نمیتونستم اینجوری باهاش رفتار کنم توی بچگی من خیلی کتک خور بودم و ا/ت همیشه از من مراقبت میکرد ولی همیشه از لوسیفر کتک میخورد اونم بخاطره حرمت پدرش توی بغلم حس میکردم نبضش میزنه
عاااام من میبرمش شما ها اینارو ببرید
لوسیفر رو فرانک و اون احمق ها رفتن وقتی ازم دور شدن با تمام سرعت رفتم سمت جنگل سمت دریا
لی لیییییی لی لیییی
جونگ کوک: با آبی یخی ک روم ریخته شد سرم رو تکون جیغ نازنین مرگ ا/ت برگشتم جیمین و نازنین رو دیدم
لوسیفر: خب خبب داداشااا نظرم عوض شد داداشم اومد بهش میگم با شما دوتا شب رو بگذرونیم تا نازنین
جیمین: ببند دهنتو حروممیییییییییی
لوسیفر: با پا زدم توی صورتش ببند گالت رو پسره هرزهههه
نازنین: از پشت شیشه میتونستم صداشون رو بشنوم
پسره مادر نسکافه(😂سانسور صدا و سیما)
آبجیم رو کشتی نمیزارم دیگه اونارو هم ازم بگیرییییییی بی پدرررررر با پا میکوبیدم توی شیشه
لوسیفر: از پشت اون شیشه چیکار میخوای کنی؟؟هاا؟ مرگ هر سه تارو باید ببینی بعدش هم خودت میمیری
لی لی: با صدای داد نیکلاس از در رفتم بیرون نیکلا جیغغغغغ
نیکلاس: وقت ندارم باید نجاتش بدییی
لی لی: این کیه چه خبره
نیکلاس: گفتم وقت نداریم داره میمره باید تجاتش بدیم
لی لی: نمیدونم کیه ولی فک کنم برای نیکلاس خیلی مهمه وسایل رو سریع اوردم شروع کردم به پاککردن خون با تمان ظرافت انجامش میدادم
نیکلاس: به نظرت خوب میشه؟؟
لی لی: امید کمه ولی کیه؟؟
نیکلاس: همون دختری ک توی بچگیم همیشه کمکم میکرد باباش انسان بود
لی لی: هعیییی دستم رو گذاشتم روی دهنم هر دوتارو ا/ت؟؟؟؟؟؟
نیکلاس: اره
لی لی:چی شده چرا؟؟؟
نیکلاس: همه ماجرا رو براش توضیح دادم
تو باید مراقبش باشی نباید بمیره اون دختره منو چندبار از دست تجاوز نجات داد لطفا تمان تلاشت رو بکن
رفتم خونه رفتم اتاق شکنجه جسم بیرون جیمین و جونگ کوک رو دیدم و نازنین توی اتاق شیشه داشت هنوز گریه میکرد
رفتم سمتشون داداش داداش اسمت چی بود هی عمووو؟؟؟
جونگ کوک: با صدای ی نفرچشمام رو بازکردم
میخوام بمیرم بکش منو عشقم رفت منم میخوام برم مامان و بابام هم رفتم من نمیخوام
نیکلاس: چرت و پرت نگو با دستمال تمام خون های روی دست و صورت پاش رو تمیز کردم پماد زدم به زخماش قرص دادم بهش
نازنین: چرا این کارو مبکنی نکنه میخوای آروم آروم بمیرن
نیکلاس: هییی بسه تو میدونی من مثل اونا نیستم چیزینگو
رفتم سراغ اون یکی تو جیمینی؟؟
جیمین: اهوم
نیکلاس: خب تو جونگکوکی تو جیمین منم نیکلاس اینجا بهتون سخت میگذره کتک میخورد ولی قول میدم نزار آسیب ببینید
پارت سی دو💜😈
عاااام من میبرمش شما ها اینارو ببرید
لوسیفر رو فرانک و اون احمق ها رفتن وقتی ازم دور شدن با تمام سرعت رفتم سمت جنگل سمت دریا
لی لیییییی لی لیییی
جونگ کوک: با آبی یخی ک روم ریخته شد سرم رو تکون جیغ نازنین مرگ ا/ت برگشتم جیمین و نازنین رو دیدم
لوسیفر: خب خبب داداشااا نظرم عوض شد داداشم اومد بهش میگم با شما دوتا شب رو بگذرونیم تا نازنین
جیمین: ببند دهنتو حروممیییییییییی
لوسیفر: با پا زدم توی صورتش ببند گالت رو پسره هرزهههه
نازنین: از پشت شیشه میتونستم صداشون رو بشنوم
پسره مادر نسکافه(😂سانسور صدا و سیما)
آبجیم رو کشتی نمیزارم دیگه اونارو هم ازم بگیرییییییی بی پدرررررر با پا میکوبیدم توی شیشه
لوسیفر: از پشت اون شیشه چیکار میخوای کنی؟؟هاا؟ مرگ هر سه تارو باید ببینی بعدش هم خودت میمیری
لی لی: با صدای داد نیکلاس از در رفتم بیرون نیکلا جیغغغغغ
نیکلاس: وقت ندارم باید نجاتش بدییی
لی لی: این کیه چه خبره
نیکلاس: گفتم وقت نداریم داره میمره باید تجاتش بدیم
لی لی: نمیدونم کیه ولی فک کنم برای نیکلاس خیلی مهمه وسایل رو سریع اوردم شروع کردم به پاککردن خون با تمان ظرافت انجامش میدادم
نیکلاس: به نظرت خوب میشه؟؟
لی لی: امید کمه ولی کیه؟؟
نیکلاس: همون دختری ک توی بچگیم همیشه کمکم میکرد باباش انسان بود
لی لی: هعیییی دستم رو گذاشتم روی دهنم هر دوتارو ا/ت؟؟؟؟؟؟
نیکلاس: اره
لی لی:چی شده چرا؟؟؟
نیکلاس: همه ماجرا رو براش توضیح دادم
تو باید مراقبش باشی نباید بمیره اون دختره منو چندبار از دست تجاوز نجات داد لطفا تمان تلاشت رو بکن
رفتم خونه رفتم اتاق شکنجه جسم بیرون جیمین و جونگ کوک رو دیدم و نازنین توی اتاق شیشه داشت هنوز گریه میکرد
رفتم سمتشون داداش داداش اسمت چی بود هی عمووو؟؟؟
جونگ کوک: با صدای ی نفرچشمام رو بازکردم
میخوام بمیرم بکش منو عشقم رفت منم میخوام برم مامان و بابام هم رفتم من نمیخوام
نیکلاس: چرت و پرت نگو با دستمال تمام خون های روی دست و صورت پاش رو تمیز کردم پماد زدم به زخماش قرص دادم بهش
نازنین: چرا این کارو مبکنی نکنه میخوای آروم آروم بمیرن
نیکلاس: هییی بسه تو میدونی من مثل اونا نیستم چیزینگو
رفتم سراغ اون یکی تو جیمینی؟؟
جیمین: اهوم
نیکلاس: خب تو جونگکوکی تو جیمین منم نیکلاس اینجا بهتون سخت میگذره کتک میخورد ولی قول میدم نزار آسیب ببینید
پارت سی دو💜😈
۱۰.۸k
۰۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.