عصیان یک زن
عصیان یک زن
یعنی
رها کنی خودت را
از تارهایی که روزگار به دور
اندامت تنیده
بال هایت که آزاد شدند
پرواز کنی
تا انتها....
دیگر کافی است هر چه روزگار به سرت آورد
حالا
سازهایت را بنواز
که او باید با تمامشان برقصد...
یعنی
رها کنی خودت را
از تارهایی که روزگار به دور
اندامت تنیده
بال هایت که آزاد شدند
پرواز کنی
تا انتها....
دیگر کافی است هر چه روزگار به سرت آورد
حالا
سازهایت را بنواز
که او باید با تمامشان برقصد...
۱۰۹
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.