وقتی فرشته ای عاشق شد🤍⛓
با صدای زنگ کلاس و بعدش خسته نباشید معلم
همه ی دانش اموزا از جاشون بلند شدن تا وسایلشون رو جمع کنن...
لونا بعد از اینکه وسایلش رو جمع کرد به سمت در رفت ..
جیمین:یه لحظه !
و بعد سریع خودش رو به لونا رسوند
لونا سر جاش وایستاد و سوالی به جیمین نگاه کرد
جیمین:میخوای باهم بریم زنگ تفریح؟
لونا:اوه..حتما:)
و بعد با جیمین به سمت حیاط رفتن
جیمین:بیا بریم اونجا بشینیم
و بعد به صندلی گوشه ی حیاط اشاره کرد..
لونا بدون حرفی سر تکون داد و با هم گوشه ی حیاط نشستن
جیمین دو پاکت شیرموز از توی کیفش درآورد و به لونا داد
لونا:ممنون^-^
جیمین:خب...یکم از خودت بگو
لونا:چی بگم؟
جیمین:مثلا رنگ مورد علاقت چیه؟...رو کسی کراشی؟
لونا:اممم آبی فک کنم...آره*خجالتتت*
جیمین:اووو تو این مدرسست؟
لونا:امم..آره😅
جیمین:کیه؟..البته اگه راحتی بگو
لونا:جئون جونگکوک
جیمین تنها کاری که توی اون لحظه میتونست بکنه این
بود که با تعجب به دختر خجالتی و مهربون روبروش زل بزنه..
توی نگاه اول فهمیده بود دختر خیلی مهربونیه
و دل نازک
نه اینکه بگه جونگ کوک بده ها ..
فقط دوستش منطقی تر و جدی تر از این حرفا بود که بخواد
قرار بزاره یا به احساسات کسی اهمیت بده و این باعث میشد درباره ی لونا نگران بشه ...
لونا:هی..خوبی.؟؟..میگم...فراموشش کن..
جیمین:اوه..باشه..باش
شرمنده کمه نصفه پارته
دوره امتحانات نبودم
ولی از این به بعد روزی یه پارت میزارم ازش
تو پارت بعد قراره پرش زمانی داشته باشیم
تایپ شخصیت شون
جیمین:enfp
جونگ کوک:istj
لونا:infp
تهیونگ:enfj
نامجون:intj
کپی ممنوع
کیم.ایسومی
همه ی دانش اموزا از جاشون بلند شدن تا وسایلشون رو جمع کنن...
لونا بعد از اینکه وسایلش رو جمع کرد به سمت در رفت ..
جیمین:یه لحظه !
و بعد سریع خودش رو به لونا رسوند
لونا سر جاش وایستاد و سوالی به جیمین نگاه کرد
جیمین:میخوای باهم بریم زنگ تفریح؟
لونا:اوه..حتما:)
و بعد با جیمین به سمت حیاط رفتن
جیمین:بیا بریم اونجا بشینیم
و بعد به صندلی گوشه ی حیاط اشاره کرد..
لونا بدون حرفی سر تکون داد و با هم گوشه ی حیاط نشستن
جیمین دو پاکت شیرموز از توی کیفش درآورد و به لونا داد
لونا:ممنون^-^
جیمین:خب...یکم از خودت بگو
لونا:چی بگم؟
جیمین:مثلا رنگ مورد علاقت چیه؟...رو کسی کراشی؟
لونا:اممم آبی فک کنم...آره*خجالتتت*
جیمین:اووو تو این مدرسست؟
لونا:امم..آره😅
جیمین:کیه؟..البته اگه راحتی بگو
لونا:جئون جونگکوک
جیمین تنها کاری که توی اون لحظه میتونست بکنه این
بود که با تعجب به دختر خجالتی و مهربون روبروش زل بزنه..
توی نگاه اول فهمیده بود دختر خیلی مهربونیه
و دل نازک
نه اینکه بگه جونگ کوک بده ها ..
فقط دوستش منطقی تر و جدی تر از این حرفا بود که بخواد
قرار بزاره یا به احساسات کسی اهمیت بده و این باعث میشد درباره ی لونا نگران بشه ...
لونا:هی..خوبی.؟؟..میگم...فراموشش کن..
جیمین:اوه..باشه..باش
شرمنده کمه نصفه پارته
دوره امتحانات نبودم
ولی از این به بعد روزی یه پارت میزارم ازش
تو پارت بعد قراره پرش زمانی داشته باشیم
تایپ شخصیت شون
جیمین:enfp
جونگ کوک:istj
لونا:infp
تهیونگ:enfj
نامجون:intj
کپی ممنوع
کیم.ایسومی
۴.۱k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.