مافیایه بد (p3)
پارت ۳
///////////////
لباسام رو پوشیدم و رفتم ارایشم رو کامل پاک کردم من موندم این چه قانونه مسخره ایه که خدمتکار نباید ارایش داشته باشه ولی انقدر لباس خدمتکاراشون بازه ایششششش مسخره ها رفتم پایین که اجوما رو دیدم داره غذا درست میکنه
اجوما:ا/ت بیا تا اشپزخونه رو تمیز کن ارباب دستور دادن
+اهان چشم
نیم ساعت بعد
داشتم اشپزخونه رو تمیز میکردم مه اجوما گفت
اجوما:ا/ت بدو ارباب دارن میان صبحونه بخورن
+مگه ساعت چنده؟
اجوما:ساعت ۹ عه برو ارباب رو صدا کن
+چی من برم؟
اجوما:اره بدو
+چشم
از پله ها رفتم بالا هنوز اونجایی که بهم سیلی زده بود قرمز بود و جای سه تا از انگشتاش افتاده و از اونجایی که ارایش ممنوع بود کاری نمی تونستم بکنم برای همین موهام رو ریختم رو صورت در زدم و اجازه ی ورود داد
+(تعظیم)ارباب صبحونه حاضره اجوما گفتن صداتون کنم
-باش برو
+چشم
داشتم می رفتم بیرون که صدام زد
///////////////
لباسام رو پوشیدم و رفتم ارایشم رو کامل پاک کردم من موندم این چه قانونه مسخره ایه که خدمتکار نباید ارایش داشته باشه ولی انقدر لباس خدمتکاراشون بازه ایششششش مسخره ها رفتم پایین که اجوما رو دیدم داره غذا درست میکنه
اجوما:ا/ت بیا تا اشپزخونه رو تمیز کن ارباب دستور دادن
+اهان چشم
نیم ساعت بعد
داشتم اشپزخونه رو تمیز میکردم مه اجوما گفت
اجوما:ا/ت بدو ارباب دارن میان صبحونه بخورن
+مگه ساعت چنده؟
اجوما:ساعت ۹ عه برو ارباب رو صدا کن
+چی من برم؟
اجوما:اره بدو
+چشم
از پله ها رفتم بالا هنوز اونجایی که بهم سیلی زده بود قرمز بود و جای سه تا از انگشتاش افتاده و از اونجایی که ارایش ممنوع بود کاری نمی تونستم بکنم برای همین موهام رو ریختم رو صورت در زدم و اجازه ی ورود داد
+(تعظیم)ارباب صبحونه حاضره اجوما گفتن صداتون کنم
-باش برو
+چشم
داشتم می رفتم بیرون که صدام زد
۶.۱k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.