پارت ۶
چییی چرا باید اونو به بوسه قلبم یک دفعه درد گرفت ولی به روی خودم نیاوردم ولی فلیکس فقط به نگاه کرد چون اون میدونست
فلیکس: یوجین یه چیزه دیگه بگو
یوجین : نه همبن خوبه
جین : جیسو جای خواهرمه چجوری آخه نه من انجام نمیدم
یوجین : زد حال نباش دیگه
جین واقعن میخواست اونو به بوسه دیگه تحمل نداشتم بدون اینکه خودم اجازه بدم اشکام ریخت رو گونه هام که همه فهمیدن
چنیول : ات خوبی
بکهیون : ات چیشده
که جین بهم نگاه کرد یه نگاه بهش انداختم پاشدم
ات: هیچی فقط زیاد حالم خوب نیس من میرم
سری رفتم بیرون چرا آخه یک نفر دستمو کشید که برگشتم جین بود
جین : کجااا
ات : ولم کن
جین : ات چرا اینجوری شدی
ات:میخوای بدونی چرا چون من دوست دارم عاشقتم از خیلی وقت
نمیدونم چی گفتم فقط میخواستم ازون جا برم که جین منو چسبوند به دیوار
جین : کجا
ات:به تو چه هان (بغض)
جین ؛ حق نداری جای بری
ات : تو چکاری من...
خیلی شوکه شده بودم جین الان منو بوس کرد نا خواسته شروع کردم به همراهی بعد چند دقیقه از بوسیدنم دل کند
جین : ات خب منم دوست دارم پس تو دیگه مال منی حق نداری جای بری فهمیدی
ات : اهوم (بغض)
پایان
فلیکس: یوجین یه چیزه دیگه بگو
یوجین : نه همبن خوبه
جین : جیسو جای خواهرمه چجوری آخه نه من انجام نمیدم
یوجین : زد حال نباش دیگه
جین واقعن میخواست اونو به بوسه دیگه تحمل نداشتم بدون اینکه خودم اجازه بدم اشکام ریخت رو گونه هام که همه فهمیدن
چنیول : ات خوبی
بکهیون : ات چیشده
که جین بهم نگاه کرد یه نگاه بهش انداختم پاشدم
ات: هیچی فقط زیاد حالم خوب نیس من میرم
سری رفتم بیرون چرا آخه یک نفر دستمو کشید که برگشتم جین بود
جین : کجااا
ات : ولم کن
جین : ات چرا اینجوری شدی
ات:میخوای بدونی چرا چون من دوست دارم عاشقتم از خیلی وقت
نمیدونم چی گفتم فقط میخواستم ازون جا برم که جین منو چسبوند به دیوار
جین : کجا
ات:به تو چه هان (بغض)
جین ؛ حق نداری جای بری
ات : تو چکاری من...
خیلی شوکه شده بودم جین الان منو بوس کرد نا خواسته شروع کردم به همراهی بعد چند دقیقه از بوسیدنم دل کند
جین : ات خب منم دوست دارم پس تو دیگه مال منی حق نداری جای بری فهمیدی
ات : اهوم (بغض)
پایان
۶.۱k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.