تفرقه..
تفرقه..
$$$$$$$$$$$$$$$
پارت⁷
ویو یانگمی
وقتی صداهای فریاد شنیدم خیلی ترسیدم و بخاطر همین هنذفری و لپتاپم که گذاشته بودم اینجا رو از تو کمد درآوردم و فیلم گذاشتم.برام ۲ تا سوال پیش اومده بود.
۱_اون مردی که داد میزد و بورام و صدا میکرد کی بود؟
۲_جونگکوک کجاست؟چرا ندیدمش؟
خیر سرم اومده بودم که جونگکوک و ببینم ولی از وقتی اومدم همش تو اتاق بودم.رفتم بیرون و به طرف اتاق بورام حرکت کردم که دیدم داره گریه میکنه.
# ب..بورام؟چیشده؟چ..چرا گریه میکنی؟
*(گریه)
# بورام..با توعم؟چیشده؟اون مرده کی بود؟چرا تو رو صدا میزد؟
*او..اون..شوهر سابقم بود..لیسویون..یه عوضی به تمام معنا..اون دختر ۵ سالمون و به گریه انداخت چون فقط میخواست بیاد پیش من..دیگه چقد یه آدم میتونه پَست باشه آخه؟(گریه)
# چ..چی؟تو شوهر داشتی؟یه دختر داشتی؟چرا بهم نگفتی؟الان دخترت کجاست؟
*من..من یه شوهر داشتم..که دوسش داشتم و فکر میکردم اونم دوستم داره..ولی دوسم نداشت و فقط یه هوس ساده بود.ما اون موقع یه دختر ناز و گوگولی به اسم یونا داشتیم که فقط ۳ سالش بود.سویون خیلی هَوَل بازی در میاورد.من نمیدونستم و فکر میکردم شبا که میره بیرون کار داره..غافل از اینکه هرشب میره بار و مست میکنه.بعد از دوماه که به این وضع گذشت..جونگکوک یبار با دوستاش میرن بار و..و اونجا سویون و میبینن..کوک اول اونجا یه درس حسابی به سویون که هنوز نکرده بوده میده..بعدشم برمیگرده خونه و همه ی کثافت کاریاش و گفت و بعد هم من و یونا رو آورد اینجا..خونه پدریمون..کوک یه خونه داره خودش ولی اغلب اینجاست که اگه سویون اومد من تنها نباشم..اون یه ماه هم واسه همین گفتم تو بیای..تازه کلی از دوستای کوک هم اینجا بودن و قضیه رو میدونستن و قرار بود نزارن مردی وارد بشه.از اون قضیه ۲ سال میگذره و من و سویون هم خیلی وقته طلاق گرفتیم.اما قرار بود یونا پیش من باشه..که سویون با بیرحمی وقتی از دادگاه اومدیم بیرون به خدمتکاری که یونا رو گرفته بود پول داد و یونا رو برد پیش خودش.هر ماه میاوردش یه کافه که ببینمش..ولی هر یه ماه یبار واسه یه مادر خیلی سخت بود..تا امروز وضعیت همین بود..که به گفته ی خود سویون امروز انگار یونا اذیتش میکرده و میگفته میخواد بیاد پیش من..اونم آوردش اینجا و..کار به جروبحث کشید و کتککاری..
وقتی گفت کتککاری به صورتش دقت کردم دیدم یه طرفش قرمزه.یعنی سویون تا این حد بَده؟
*............
🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭
🪭🪭🪭
عششششق کنید با این پارت💞🍉🫐🍓
#Iranians_Love_Jk
#سیگمایی_خودش_همجنسگراست
#نفر_بعدی_در_کار_نخواهد_بود
$$$$$$$$$$$$$$$
پارت⁷
ویو یانگمی
وقتی صداهای فریاد شنیدم خیلی ترسیدم و بخاطر همین هنذفری و لپتاپم که گذاشته بودم اینجا رو از تو کمد درآوردم و فیلم گذاشتم.برام ۲ تا سوال پیش اومده بود.
۱_اون مردی که داد میزد و بورام و صدا میکرد کی بود؟
۲_جونگکوک کجاست؟چرا ندیدمش؟
خیر سرم اومده بودم که جونگکوک و ببینم ولی از وقتی اومدم همش تو اتاق بودم.رفتم بیرون و به طرف اتاق بورام حرکت کردم که دیدم داره گریه میکنه.
# ب..بورام؟چیشده؟چ..چرا گریه میکنی؟
*(گریه)
# بورام..با توعم؟چیشده؟اون مرده کی بود؟چرا تو رو صدا میزد؟
*او..اون..شوهر سابقم بود..لیسویون..یه عوضی به تمام معنا..اون دختر ۵ سالمون و به گریه انداخت چون فقط میخواست بیاد پیش من..دیگه چقد یه آدم میتونه پَست باشه آخه؟(گریه)
# چ..چی؟تو شوهر داشتی؟یه دختر داشتی؟چرا بهم نگفتی؟الان دخترت کجاست؟
*من..من یه شوهر داشتم..که دوسش داشتم و فکر میکردم اونم دوستم داره..ولی دوسم نداشت و فقط یه هوس ساده بود.ما اون موقع یه دختر ناز و گوگولی به اسم یونا داشتیم که فقط ۳ سالش بود.سویون خیلی هَوَل بازی در میاورد.من نمیدونستم و فکر میکردم شبا که میره بیرون کار داره..غافل از اینکه هرشب میره بار و مست میکنه.بعد از دوماه که به این وضع گذشت..جونگکوک یبار با دوستاش میرن بار و..و اونجا سویون و میبینن..کوک اول اونجا یه درس حسابی به سویون که هنوز نکرده بوده میده..بعدشم برمیگرده خونه و همه ی کثافت کاریاش و گفت و بعد هم من و یونا رو آورد اینجا..خونه پدریمون..کوک یه خونه داره خودش ولی اغلب اینجاست که اگه سویون اومد من تنها نباشم..اون یه ماه هم واسه همین گفتم تو بیای..تازه کلی از دوستای کوک هم اینجا بودن و قضیه رو میدونستن و قرار بود نزارن مردی وارد بشه.از اون قضیه ۲ سال میگذره و من و سویون هم خیلی وقته طلاق گرفتیم.اما قرار بود یونا پیش من باشه..که سویون با بیرحمی وقتی از دادگاه اومدیم بیرون به خدمتکاری که یونا رو گرفته بود پول داد و یونا رو برد پیش خودش.هر ماه میاوردش یه کافه که ببینمش..ولی هر یه ماه یبار واسه یه مادر خیلی سخت بود..تا امروز وضعیت همین بود..که به گفته ی خود سویون امروز انگار یونا اذیتش میکرده و میگفته میخواد بیاد پیش من..اونم آوردش اینجا و..کار به جروبحث کشید و کتککاری..
وقتی گفت کتککاری به صورتش دقت کردم دیدم یه طرفش قرمزه.یعنی سویون تا این حد بَده؟
*............
🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭
🪭🪭🪭
عششششق کنید با این پارت💞🍉🫐🍓
#Iranians_Love_Jk
#سیگمایی_خودش_همجنسگراست
#نفر_بعدی_در_کار_نخواهد_بود
۲.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.